ما برای بسیاری از پرسش‌ها پاسخ عالمانه نداریم. گاهی البته برعکس، پاسخ عوامانه داریم. به همین دلیل نمی‌توانیم همدیگر را به‌خوبی اقناع کنیم. باز آنگاه که مساله به امور سیاسی گره می‌خورد، قضیه سخت‌تر می‌شود چون هر پاسخی در بستر سیاسی‌اش مطرح می‌شود و دوگانه‌های بیجا می‌سازد، به گونه‌ای که هر آن کس که طرفدار نظام و انقلاب است، خود را مدافع چیزهایی می‌پندارد و کسی که نیست، مخالف آن. و جالب این که اگر از موافق و مخالف بپرسی که دلایل شما برای این باور و پندار شما چیست، عمدتا پاسخی ندارند. مساله اسرائیل سال‌هاست دچار این ابهام و دوگانه‌سازی بوده‌ است.

متاستاز اسرائیل کورش علیانی

در این میان باید آثاری تدوین شود که به آگاهی ما بیفزاید و البته خاستگاه عالمانه داشته باشد. ما نسبت به مساله وقوف یابیم و آنگاه مختار باشیم به اتکا به آن وقوف‌مان موضعگیری کنیم. «متاستاز اسرائیل» به نظر من یک کتاب مؤثر است برای این آگاهی‌بخشی.
کورش علیانی در این کتاب فارغ از شعارها و هیاهوها، در پی شناخت ریشه‌ای و تاریخی مساله اسرائیل برمی‌آید و با یک سلسله روایت تاریخی که از ۱۴۰ سال پیش شروع می‌شود و تا زمان نگارش کتاب در سال ۱۳۹۹ ادامه دارد، می‌کوشد تکوین و تشکیل این دولت و این کشور را پیگیری کند.

پس یک خصوصیت مهم این کتاب، عنصر «روایت» است که در همه اجزای آن حضور دارد و همین، آن را جذاب می‌سازد و ملال‌آوری مباحث تاریخی و سیاسی را می‌‌گیرد. کورش علیانی داستان آدم‌ها و نهادهای دخیل در این پروژه را بازگو می‌کند و البته بازگوکردنی بر اساس اسناد تاریخی.

از «اسناد تاریخی» گفتم. باز یک ویژگی دیگر در این کتاب، این است که نویسنده بر پایه منابع و مدارک پیش می‌رود و البته بیشتر این منابع خارجی و حتی شمار زیادی از آنها، عبری است. یعنی منابعی دست اول که حتی یافتن‌شان با این همه سانسوری که بر این ماجرا در سطح جهان حاکم است، کاری است سخت دشوار. این کتاب بر کتاب‌های دیگری که در ایران در این موضوع نوشته شده‌است، مبتنی نیست و لاجرم از داوری‌های گاه غیردقیق و هیجانی در این کتاب‌ها نیز به‌دور است. این قضیه خواننده کتاب را خاطرجمع می‌سازد که پیشداوری‌ای در کار نیست. چون حقیقت این است که ما در بسیاری امور و از جمله درباره اسرائیل، دچار پیشداوری هستیم.

قوت قلم نویسنده قابل تحسین است. کتاب نثری فصیح و در عین حال جذاب دارد. نثری که نه به نثر خشک علمی پایان‌نامه‌ای نزدیک است که سرشار باشد از اصطلاحات و عبارت‌های سنگین و نه به نثر رایج مطبوعاتی که مشحون باشد از ضعف‌های نگارشی.

اما همه این توضیحات ما، بدون این که تصویری از محتویات کتاب و عنوان فصل‌های آن ارائه کنیم ناکارآمد است. این کتاب در ۲۷۲ صفحه نوشته شده‌ است. سه فصل دارد و تعدادی پیوست. فصل اول کتاب «از هیچ تا پیچ» نام دارد و داستان تشکیل این دولت را از جایی که هیچ چیز نبوده، تا جایی که وارد بازار سیاست‌ جهانی شده‌ است، بیان می‌کند.

فصل دوم «تا ارزش افزوده» است که دلایل بقای این دولت و کارکردهای آن برای قدرت‌های جهانی را بازگو می‌کند و فصل سوم با عنوان «از هست تا شود» درگیری اسرائیل با انسان‌ها را بیان می‌کند. نویسنده در این مسیر، «استمرار تبعیض، ترور و تعدی» به وسیله این دولت را شرح می‌دهد.
کتاب با طرح جلدی گیرا و تصویرهایی در متن که در هر فصل آمده‌اند، همراه شده‌ است. صفحه‌آرایی آن البته از نظر قلم و ترکیب صفحات چشم‌نواز است، ولی قدری فشرده کار شده‌ است.

جام جم

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...