هوشنگ مرادی کرمانی تازه‌ترین رمانش را با نام «آب انبار» به نمایشگاه کتاب می‌آورد. این کتاب هفته گذشته به چاپ رسیده است.

به گزارش ایبنا، کتاب «آب انبار»، تازه‌ترین رمان هوشنگ مرادی‌کرمانی، به نمایشگاه کتاب می‌رود.

این کتاب که توزیع آن به تازگی آغاز شده، رمانی است که مانند اغلب آثار مرادی‌کرمانی مختص همه گروه‌های سنی نوشته شده است. «آب انبار» به گفته صالح رامسری، مدیر انتشارات معین و ناشر آثار این نویسنده، به شمارگان سه‌هزار و 300 نسخه با قیمت چهارهزار تومان ارایه می‌شود.

رامسری از انتشار چاپ‌های جدید آثار مرادی کرمانی به این شرح خبر داد: چاپ بیست‌و‌چهارم «قصه‌های مجید»، چاپ پانزدهم رمان «شما که غریبه نیستید»، چاپ سیزدهم «تنور»، چاپ هفدهم «مربای شیرین» چاپ هفتم «مثل ماه شب چهارده» و چاپ یازدهم «نخل»،‌ چاپ هفتم «خمره» و چاپ هشتم «نه تر و نه خشک».

همچنین داستان بلند «ناز بالش» مرادی‌کرمانی که اواخر  سال 1388 منتشر شد نیز از سوی همین ناشر در نوبت چاپ چهارم عرضه خواهد شد.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...