هوشنگ مرادی کرمانی تازه‌ترین رمانش را با نام «آب انبار» به نمایشگاه کتاب می‌آورد. این کتاب هفته گذشته به چاپ رسیده است.

به گزارش ایبنا، کتاب «آب انبار»، تازه‌ترین رمان هوشنگ مرادی‌کرمانی، به نمایشگاه کتاب می‌رود.

این کتاب که توزیع آن به تازگی آغاز شده، رمانی است که مانند اغلب آثار مرادی‌کرمانی مختص همه گروه‌های سنی نوشته شده است. «آب انبار» به گفته صالح رامسری، مدیر انتشارات معین و ناشر آثار این نویسنده، به شمارگان سه‌هزار و 300 نسخه با قیمت چهارهزار تومان ارایه می‌شود.

رامسری از انتشار چاپ‌های جدید آثار مرادی کرمانی به این شرح خبر داد: چاپ بیست‌و‌چهارم «قصه‌های مجید»، چاپ پانزدهم رمان «شما که غریبه نیستید»، چاپ سیزدهم «تنور»، چاپ هفدهم «مربای شیرین» چاپ هفتم «مثل ماه شب چهارده» و چاپ یازدهم «نخل»،‌ چاپ هفتم «خمره» و چاپ هشتم «نه تر و نه خشک».

همچنین داستان بلند «ناز بالش» مرادی‌کرمانی که اواخر  سال 1388 منتشر شد نیز از سوی همین ناشر در نوبت چاپ چهارم عرضه خواهد شد.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...