رمان «نقاب‌ها و سایه‌ها» نوشته مریم کوچکی رمضان توسط نشر کامک منتشر شد.

نقاب‌ها و سایه‌ها» نوشته مریم کوچکی رمضان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، ایده اصلی رمان «نقاب‌ها و سایه‌ها» از تعریف معروف یونگ درباره شخصیت‌های انسان گرفته شده است. در این رمان که توسط چندین شخصیت به عنوان راوی پیش می‌رود، علاوه بر اتفاقات ظاهری به تعاملات درونی شخصیت‌ها هم پرداخته شده است.

اگر نویسنده با نگاه به نظریه یونگ خود به‌عنوان راوی داستان را نقل می‌کرد مجبور به نگاه از بیرون به شخصیت‌ها می‌شد و به اجبار فقط از شخصیت نقاب آنها می‌گفت. در این کتاب شخصیت‌ها خود راوی زندگیشان هستند؛ پس هر دو جنبه شخصیتشان (سایه / نقاب) را نشان می‌دهند.

به عقیده یونگ انسان‌ها دو شخصیت دارند؛ یکی شخصیت واقعی آنهاست که درونی است و کمبودها، نقص‌ها و زشتی‌ها را شامل می‌شود که یونگ آن را سایه می‌نامد. از نظر وی سایه آن کسی است که ما نمی‌خواهیم باشیم.

دیگر شخصیتی که نشانی از سایه در آن نیست و یونگ به آن نقاب می‌گوید؛ نقابی که انسان بر چهره‌اش می‌زند و خود را آن طور که نیست نشان می‌دهد. در ارتباط ها انسان‌ها با شخصیت نقابین یکدیگر روبه‌رو هستند. وی معتقد است انسان‌ها برای رشد حقیقی در زندگی نباید سایه خود را کتمان کنند، باید آن را بشناشند. به عبارت دیگر یونگ یکی شدن همیشگی با نقاب را مانع رشد شخصیت و روان انسان‌ها می‌داند.

مریم کوچکی رمضان، نویسنده این اثر متولد 1340 در تهران و دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است. وی به دنبال مطالعات تحقیقی، شیفته مولفه‌های گوستاو یونگ، روان‌شناس و اسطوره‌شناس اتریشی و میرچا الیاده، اسطوره‌شناس رومانیایی شده و «سایه‌ها و نقاب‌ها» را نیز تحت تاثیر مطالعات و تجربه‌های ادبی خود نوشته است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «گفتی تند رفتی، آره واقعا تند رفتی. قضاوت نمی‌کنی، محکوم می‌کنی. به اندازه ادعات ازم شناخت نداری، نمی‌تونی شناخت داشته باشی. ذهنیت خودساخته از ساخته ذهنت شناخت داری. وقتی عاشقت شدم، چند سال داشتم، تو چند سال داشتی؟ رابطه‌مون چقدر طول کشید؟ به‌سختی به یک سال رسید. تو عشق اولم بودی، اولین. برای اون کسی که براش تو قلبت برای اولین بار جا بازمی‌کنی و اون در جای بازشده، می‌شینه؛ حتی اگه بعدها بیرون بندازیش، جاش توی قلبت خالی می‌مونه. عشقی بین ما نبود؛ چون یک طرفه بود.»

نشر کامک اخیرا کتاب «نقاب‌ها و سایه‌ها» را در 367 صفحه و بهای 259 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ................

ایده مدارس خصوصی اولین بار در سال 1980 توسط رونالد ریگان مطرح شد... یکی از مهم‌ترین عوامل ضعف تحصیلی و سیستم آموزشی فقر است... میلیاردرها وارد فضای آموزشی شدند... از طریق ارزشیابی دانش‌آموزان را جدا می‌کردند و مدارس را رتبه‌بندی... مدارس و معلمان باکیفیت پایین، حذف می‌شدند... از طریق برخط کردن بسیاری از آموزش‌ها و استفاده بیشتر از رایانه تعداد معلمان کاهش پیدا کرد... مدرسه به‌مثابه یک بنگاه اقتصادی زیر نقاب نیکوکاری... اما کیفیت آموزش همچنان پایین ...
محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...