پس از به پایان رسیدن نگارش رمان «بی‌تردید سه‌شنبه بود»، احمد بیگدلی مجموعه‌ی داستان «کتاب اشباح» را می‌نویسد.

به گزارش ایسنا، بیگدلی اخیرا رمان «بی‌تردید سه‌شنبه بود» را که چهارمین رمان این داستان‌نویس است، به پایان رسانده است؛ اما گفت، فعلا قصد چاپش را ندارد؛ چرا که چند کتابش پشت سر هم منتشر شدند و می‌خواهد برای چاپ این کتاب مدتی صبر کند.

از سوی دیگر، بیگدلی که به تازگی نوشتن مجموعه‌ی داستان «کتاب اشباح» را شروع کرده است، درباره‌ی این اثر توضیح داد: این کتاب حاصل کارگاه‌ فیلمنامه‌نویسی است که در آن تدریس می‌کنم. طرح‌ها و ویرایش نهایی فیلمنامه‌ها از من است و در کلاس روی آن‌ها کار می‌شود و پخته می‌شوند. این فیلمنامه‌ها را به صورت مجموعه‌ی داستانی منتشر خواهم کرد.

احمد بیگدلی متولد سال 1324 در اهواز است که رمان «اندکی سایه»‌اش در سال 1385 برنده‌ی جایزه‌ی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و همچنین جایزه‌ی ششمین دوره‌ی کتاب سال شهید غنی‌پور شد.

«زمانی برای پنهان شدن»، «شبی بیرون از خانه»، «من ویران شدم»، «آنای باغ سیب» و «آوای نهنگ» از دیگر آثار منتشرشده‌ی احمد بیگدلی هستند.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...