پس از به پایان رسیدن نگارش رمان «بی‌تردید سه‌شنبه بود»، احمد بیگدلی مجموعه‌ی داستان «کتاب اشباح» را می‌نویسد.

به گزارش ایسنا، بیگدلی اخیرا رمان «بی‌تردید سه‌شنبه بود» را که چهارمین رمان این داستان‌نویس است، به پایان رسانده است؛ اما گفت، فعلا قصد چاپش را ندارد؛ چرا که چند کتابش پشت سر هم منتشر شدند و می‌خواهد برای چاپ این کتاب مدتی صبر کند.

از سوی دیگر، بیگدلی که به تازگی نوشتن مجموعه‌ی داستان «کتاب اشباح» را شروع کرده است، درباره‌ی این اثر توضیح داد: این کتاب حاصل کارگاه‌ فیلمنامه‌نویسی است که در آن تدریس می‌کنم. طرح‌ها و ویرایش نهایی فیلمنامه‌ها از من است و در کلاس روی آن‌ها کار می‌شود و پخته می‌شوند. این فیلمنامه‌ها را به صورت مجموعه‌ی داستانی منتشر خواهم کرد.

احمد بیگدلی متولد سال 1324 در اهواز است که رمان «اندکی سایه»‌اش در سال 1385 برنده‌ی جایزه‌ی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و همچنین جایزه‌ی ششمین دوره‌ی کتاب سال شهید غنی‌پور شد.

«زمانی برای پنهان شدن»، «شبی بیرون از خانه»، «من ویران شدم»، «آنای باغ سیب» و «آوای نهنگ» از دیگر آثار منتشرشده‌ی احمد بیگدلی هستند.

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...