ترجمه رمان جای خالی سلوچ محمود دولت‌آبادی که 15 ژوئن 2007 در آمریکا منتشر شده، در سایت آمازون خریداری نداشته است.

"جای خالی سلوچ" نوشته محمود دولت آبادی با ترجمه "کامران رستگار" و با حمایت مالی انجمن ناشران آمریکا منتشر شده است که متاسفانه از زمان چاپ تاکنون استقبالی از آن به عمل نیامده است.

با توجه به اینکه کتاب‌دوستان آمریکایی اکثر کتاب‌های خود را از طریق سایت آمازون و به صورت آن لاین خریداری می‌کنند، تاکنون نه تنها یک نسخه از رمان در این پایگاه فروخته نشده، بلکه هنوز مرور (ریویو) و یادداشتی هم درباره آن در این سایت نوشته نشده است؛ به طوری که سایت آمازون در پیامی خبر از فروخته نشدن این اثر داده و آورده است: "شما اولین خریدار باشید."

این در حالی است که معمولا کتاب‌هایی که در ایالات متحده و یا کشورهای اروپایی منتشر می‌شود، پس از چند روز - حتی اگر کم فروش و یا نویسنده آن ناشناخته باشد - در روزنامه‌ها و مجلات مختلف معرفی شده و مرورهایی بر آن نوشته می‌شود.

به گزارش مهر و بنا به گفته "هیل ایتالی" خبرنگار آسوشیتدپرس، این کتاب به پیشنهاد انجمن ناشران آمریکا ترجمه شده است. طبق گزارش این روزنامه، انجمن فوق برای ترجمه هر اثر از نویسندگان کشورهای جهان سوم 10 هزار دلار به ناشر کتاب کمک مالی می‌کند.

همچنین سه کتاب از ایران شامل "اهل غرق" از منیرو روانی‌پور، "کریستین و کید" اثر هوشنگ گلشیری و "جای خالی سلوچ" نوشته محمود دولت آبادی در میان این آثار قرار دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...