رمان «حکایت گل‌های رازیان» نوشته سودابه فضایلی توسط نشر نقره منتشر شد.

حکایت گل‌های رازیان سودابه فضایلی

به گزارش کتاب نیوز، سودابه فضائلی (متولد ۱۳۲۶) نویسنده، مترجم و پژوهشگر ایرانی است.
فضایلی بیشتر با آثارش در اسطوره‌شناسی و نمادشناسی شناخته می‌شود. در طول بیش از چهار دهه فعالیت بیش از ۴۰ کتاب از وی منتشر شده که بعضی از مراجع اصلی در فارسی محسوب می‌شوند. فضائلی در کمبریج و لندن به تحصیل ادبیات انگلیسی پرداخت و در دانشگاه سوربون-پاریس رشته‌های زبان پهلوی و زبان و ادبیات تطبیقی خوانده است.

ناشر در معرفی این اثر قسمتی از آن را آورده است:

حسی نداشتم، نه تاسف نه شادی، فقط یک بی‌تفاوتی آبی رنگ، مثل مه بر تمام لندن و تمام اتاق هتل و تمام پلک‌های من فرو افتاده بود. و چه خواب سنگین و زیبایی پشت پرده‌های مخمل سبز یشمی آن هتل و قطره‌های باران که بر شیشه پنجره می‌کوبید. صبح با صدای نظافتچی بیدار شدم. نمیدانم باید از او ممنون باشم یا نه که خوابم را آشفته کرده بود. فریاد زدم می‌خواهم بخوابم مزاحم نشوید اما هر چه که کردم باز خوابم نبرد.

«حکایت گل‌های رازیان» نوشته سودابه فضایلی در 408 صفحه و قیمت 65 هزار تومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...