«عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه» [Levels of life] به قلم جولین بارنز منتشر شد.

عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه» [Levels of life] نوشته جولیان بارنز [Julian Barnes]

به گزارش کتاب نیوز، کتاب «عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه» اثر جولیان بارنز با ترجمه عماد مرتضوی توسط نشر گمان منتشر شد.

جولیان پاتریک بارنز نویسنده و منتقد ادبی انگلیسی است. او در کالج مگدالن آکسفورد در سال ۱۹۶۸ فارغ‌التحصیل شد و به مدت سه سال، فرهنگ‌نویس واژه‌نامه انگلیسی آکسفورد بود. بعد از آن در نیو استیتسمن و آبزرور نقد می‌نوشت. بارنز دل‌بسته ادبیات فرانسه و عاشق فلوبر است. در سال ۲۰۱۱ میلادی، کتاب وی به نام درک یک پایان برنده جایزه ادبی من بوکر شد. او در همین سال جایزه ادبی دیوید کوهن را به پاس یک عمر فعالیت و دستاورد ادبی دریافت کرد. سه کتاب دیگر او هم پیش از آن نامزد جایزه من بوکر شده بودند: طوطی فلوبر (۱۹۸۴)، انگلیس، انگلیس (۱۹۹۸) و آرتور و جورج (۲۰۰۵). او همچنین تحت اسم مستعار دَن کاوانا (به انگلیسی: Dan Kavanagh) چندین رمان جنایی هم نوشته‌است. علاوه بر رمان، بارنز چندین مجموعه مقالات و داستان کوتاه هم منتشر کرده‌است.

نشر گمان در معرفی کوتاهی از کتاب «عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه» آورده است:
پَت کاوانا، همسر و کارگزار ادبی جولین بارنز، سال ۲۰۰۸ از تومور مغزی مرد و سه چهار سال بعد بارنز نوشتن این کتاب را تمام کرد که تأملی‌ست طولانی در باب عشق و اندوه و بازجستن مواجههٔ آدمی با مرگ: آنچه عشق به ما می‌بخشد و سبب می‌شود حس کنیم می‌توانیم از گلوله‌ها جاخالی دهیم همان‌طور که سارا برنارد ادعا می‌کرد بین قطرات باران جا خالی می‌دهد، و آنچه عاقبت سر و کله‌اش پیدا می‌شود: اینکه «هر داستان عاشقانه بالقوه داستانِ اندوه نیز هست»، اینکه عاقبت یکی از ما دو نفر پیش از آن یکی می‌میرد...

«عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه» اثر جولیان بارنز را نشر گمان در 141 صفحه با قیمت 25 هزار تومان منتشر کرده و در کتابفروشی ها در دسترس علاقمندان به ادبیات داستانی قرار دارد.

[این کتاب نخستین بار با ترجمه‌ی شبنم سعادت تحت عنوان «سطوح زندگی» توسط نشر میلکان منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...