رمان «سفر به ناکجا» [Elsewhere] نوشته گابریل زوین [Gabrielle Zevin] با ترجمه مهرناز شیرازی عدل توسط نشر خزه منتشر و راهی بازار نشر شد.

سفر به ناکجا [Elsewhere]  گابریل زوین [Gabrielle Zevin]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این رمان، داستان دختری نوجوان است که بر اثر حادثه‌ای می‌میرد و به جهان دیگر می‌رود. اما با مرگ، پرونده زندگی او بسته نمی‌شود و در آن‌جهان دیگر، اتفاقات غریبی انتظار او را می‌کشد؛ از ملاقات با مادربزرگش تا عاشق شدن و برقراری تماس با خانواده‌اش در این دنیا.

گبریل زوین، نویسنده‌ «سفر به ناکجا» تجربه‌های زیستی متنوعی داشته و در دل چند فرهنگ، رشد کرده است. همین‌ها باعث شد که خیلی زود احساس کند باید دست به قلم شود و از آنچه زندگی کرده، بنویسد. این نویسنده‌ آمریکایی که فرزند پدری روس‌تبار و مادری کره‌ای است، نوشتن را از ۱۴ سالگی آغاز کرد. اما فقط به نوشتنی دِلی و احساسی بسنده نکرد و در سال ۲۰۰۰ از دانشگاه هاروارد در رشته‌ انگلیسی و ادبیات امریکایی فارغ‌التحصیل شد.

رمان «سفر به ناکجا» اولین نتیجه تحصیلات و تحقیقات این‌نویسنده است که سال ۲۰۰۵ منتشر شد و ناگهان نویسنده‌ای آینده‌دار را معرفی کرد. این‌کتاب، جوایز بُردِرز اریجینال وُیسِز، برانزنر لافتی، اولمر اونکه و مدال ساکورا برای کتاب دبیرستان را به دست آورد و به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شد. همچنین نامزد دریافت جوایز لینکلن، کوئل و چندجایزه‌ معتبر دیگر شد. علاوه بر آن، مورد استقبال منتقدان ادبی و خوانندگان حرفه‌ای قرار گرفت.

هفته‌نامه نقد کتاب نشریه‌ نیویورک تایمز نیز درباره آن نوشت: «هر از چند گاهی فرصت آشنایی با چنین کتابی دست می‌دهد که طرح و ایده‌ای بسیار تازه و جذاب دارد و گویی طبقه‌ خاص خودش را خلق می‌کند.» مجله پابلیشرز ویکلی نیز در مورد این رمان نوشته است: «کتابی مسحورکننده. زوین در نخستین رمانی که نوشته از قوانین فیزیک و زیست‌شناسی سرپیچی می‌کند تا با ظرافت بسیار، جهانی خیالی بیافریند.»

این‌کتاب با ۲۷۲ صفحه و قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...