کتاب «شاعران مرده‌ رمان پلیسی نمی‌نویسند» [Les poètes morts n'écrivent pas de romans policiers] نوشته‌ بیورن لارسون [Björn Larsson] و با ترجمه‌ قاسم صنعوی منتشر شد.

شاعران مرده‌ رمان پلیسی نمی‌نویسند» [Les poètes morts n'écrivent pas de romans policiers] نوشته‌ بیورن لارسون [Björn Larsson]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، بیورن لارسون با نگارش جدیدترین اثرش؛ رمان تحسین‌برانگیز «شاعران مرده رمان پلیسی نمی نویسند» صرفاً یک رمان جنایی عادی ننوشته بلکه با لحنی شاعرانه و زبانی زیبا و البته کنایی، روابط بین‌المللی حاکم بر فضای نشر و پشت پرده‌ انتشار کتاب‌های پرفروش در تیراژهای میلیونی را هم مورد اشاره قرار داده است. رمان «شاعران مرده رمان پلیسی نمی‌نویسند» همان‌قدر که سرگرم‌کننده است، وجه ادبی قدرتمندی هم دارد و نمونه‌ درخشانی است از ادبیات امروز سوئد. این کتاب در سال ۲۰۱۱ نامزد جایزه‌ کتاب‌فروشان ایتالیا شد.

داستان «شاعران مرده رمان پلیسی نمی‌نویسند» از اینجا آغاز می‌شود که در شبی طوفانی و تاریک، ناشری با یک قرارداد چشمگیر به دیدن نویسنده‌ای معروف و تنها در خانه قایقی‌اش می‌رود تا از او بخواهد پنجاه صفحه‌ آخر رمان پلیسی و پرفروشی را که برایش نوشته‌است، تکمیل کند اما ماجرا به این سادگی‌ها هم نیست. نویسنده می‌خواهد میان بازار و تعهد اجتماعی و باورهای ادبی‌اش تعادل ایجاد کند. قضیه هولناک و پیچیده می‌شود. ماجرا ابعاد سیاسی به خود می‌گیرد. در این میان قتلی اتفاق می‌افتد و در ادامه اتفاق‌های پی‌درپی...

بیورن لارسون نویسنده‌ی معاصر و پرکار سوئدی و خالق اثر بسیار محبوب «لانگ‌جان سیلور»، سال ۱۹۵۳ به‌دنیا آمد. او سال ۱۹۸۶ تصمیم گرفت به‌همراه شریک زندگی‌اش در قایق بادبانی زندگی کند. دقیقاً همان زندگی‌ای که برای قهرمان «شاعران مرده رمان پلیسی نمی‌نویسند»؛ یعنی یان‌ای رقم زد. البته قایق لارسون «روسیتکا» نام دارد و یان‌ای اسم قایقش را گذاشت «مادمازل تی».

لارسون «روسیتکا» را صحنه کتاب معروفش «انجمن سلتی» کرد. البته بسیاری از آثار لارسون همچون «شاعران مرده رمان پلیسی نمی‌نویسند» به‌نوعی با دریا و دریانوردی ارتباط دارد. در همین دوران قایق‌نشینی بود که با ترجمه شدن «انجمن سلتی» و «لانگ جان سیلور» به زبان‌های آلمانی، ایتالیایی و فرانسوی، موفقیت ادبی بین‌المللی به‌سراغ لارسون آمد.

بیورن لارسون اکنون در دانشگاه «لوند» سوئد ادبیات فرانسه تدریس می‌کند. او همچنین جزو هیئت‌داوران جایزه «نیکولا-بوویه» و جایزه‌ «سیمون دوبوآر» برای رهایی زن است.

نشر نیماژ طبق قانون بین‌المللی «حقوق انحصاری نشر اثر» و از طریق عقد قرارداد با نویسنده؛ بیورن لارسون امتیاز نشر ترجمه فارسی «شاعران مرده رمان پلیسی‌ نمی‌نویسند» را خریداری کرده است.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «بیشتر شاعرها و نویسنده‌ها، که در سطح خاصی بودند، از عشق به‌ثمرنرسیده حرف می‌زدند. اما اگر آن‌ها از امکان‌ناپذیری سودا صحبت می‌کردند، به این دلیل بود که در رویایی شناختن عشقی بزرگ، بی‌حدومرز، بدون محافظه‌کاری و بدون دفاع به‌سر می‌بردند. یا برای سپاسگزاری از سرنوشت که آن را، حتی اگر بد پایان یافته بود، شناخته بودند.»

کتاب «شاعران مرده رمان پلیسی نمی‌نویسند» ۴۲۴ صفحه دارد و با تیراژ ۵۰۰ نسخه و قیمت پشت جلد ۶۹,۰۰۰ تومان در دسترس عموم علاقه‌مندان کتاب قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...