جایزه بهترین رمان تاریخی والتر اسکات ۲۰۲۳ به «این روزها» [These Days] نوشته لوسی کالدول [Lucy Caldwell] اختصاص پیدا کرد.

این روزها» [These Days] نوشته لوسی کالدول [Lucy Caldwell]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، لوسی کالدول، نویسنده‌ای از بلفاست جایزه والتر اسکات ۲۰۲۳ را برای رمان «این روزها» دریافت کرد. این رمان داستانی از دست دادن و عشق در جریان بمباران هوایی شهر زادگاهش در سال ۱۹۴۱ و در روزهایی از جنگ جهانی دوم است که برخی از بدترین ویرانی‌های شهری در بریتانیا را رقم زد.

نام او به عنوان برنده جایزه والتر اسکات در جشنواره کتاب مرزی اعلام شد و با حضور نویسندگانی که از دوردست استرالیا به فهرست نهایی راه یافته بودند، از دیگر نویسندگان فهرست نهایی نیز تجلیل شد.

داوران از نظر موقعیت تاریخی، جاه طلبی و سبک، فهرست نهایی جایزه والتر اسکات ۲۰۲۳ را بسیار متنوع خواندند و گفتند با بحث‌های طولانی و پرشور به انتخاب برنده امسال رسیدند. آنها افزودند: «این روزها» اثر لوسی کالدول، روایتی بی‌نقص و گیراست که می‌توان حقیقت احساسی را در آن یافت. از طریق شوک درونی که در این کتاب روایت شده خواننده دقیقاً متوجه می‌شود که جنگ چه معنایی دارد؛ «در چشم به هم زدنی همه ما تغییر کردیم». تغییر در شهر بلفاست به شکل ویرانی مطلق و برای خانواده اصلی داستان به شکل عشق رخ می‌دهد. داستانی از خشونت و لطافت بزرگ در ساعت یازده و یازده دقیقه به پایان می‌رسد و لوسی کالدول در انتها می‌پرسد: «آیا زندگی درستی داشته‌ای؟» برای جایزه والتر اسکات ۲۰۲۳، این یک سوال برنده بود.

پس‌زمینه داستان «این روزها» حمله رعدآسا به بلفاست است؛ ۴ حمله از سوی آلمان به شهر در آوریل و می ۱۹۴۱ که بخش‌های زیادی از شهر را ویران کرد و دوهزار و پانصد نفر کشته یا زخمی شدند. لوسی کالدول در حین نوشتن رمان از طریق مصاحبه با بازماندگان از جمله یک پیرمرد ۱۰۳ ساله و استخراج خاطرات بایگانی شده دهه‌های ۴۰ و ۵۰، خود را در گزارش‌های شاهدان عینی غرق کرد. او می‌گوید: «این روزها» را وقتی داشتم می‌نوشتم همه چیز خیلی زنده به نظرم می‌رسید، خیلی فوری - اصلاً شبیه «تاریخ» نبود، حتی احساس نمی‌کردی این اتفاق افتاده باشد، احساس می‌کردم اینطوری اتفاق می‌افتد و من همان را نوشتم.

هیات داوران جایزه والتر اسکات در سال ۲۰۲۳ متشکل از الیزابت باکلوش، جیمز هالووی، الیزابت لیرد، جیمز ناتی، سیرا شاه، کرستی وارک و ریاست آن برعهده کیتی گرانت بود. یکی از بنیانگذاران این جایزه، الیزابت بوکلوش که از اعضای داوران هم بود، چند هفته قبل از اعلام نام برنده درگذشت.

این جایزه به تازگی یک بخش همتای جایزه نویسندگان جوان هم دارد که به ۲ برنده آن، رزی بروکر و الی کارلین، ۵۰۰ پوند کمک هزینه سفر و گلچینی چاپی از اثر آنها اهدا شد. جایزه جوان والتر اسکات در سال‌های اخیر به سرعت رشد کرده و صدها اثر از رمان‌نویسان جوان ۱۱ تا ۱۹ ساله از سراسر بریتانیا را به خود جلب کرده است.

لوسی کالدول هنگام دریافت جایزه خود به این دو نویسنده جوان ادای احترام کرد و توضیح داد که چگونه برنده شدن یک جایزه نویسندگی در جوانی به او «سوخت موشک» داده بود تا خودش نویسنده شود.

این نویسنده ۴۱ ساله ۵ رمان و ۶ نمایشنامه در کارنامه‌اش دارد و اولین جایزه‌اش را سال ۲۰۰۶ برای نمایشنامه «برگ‌ها» دریافت کرد. او جوایز متعددی در کارنامه دارد که جایزه نمایشنامه‌نویسان ایرلند در سال ۲۰۰۹، جایزه رونی برای ادبیات ایرلند در سال ۲۰۱۱، جایزه دیلن توماس در سال ۲۰۱۱ و جایزه ملی بی‌بی‌سی برای داستان کوتاه در سال ۲۰۲۱ از جمله آنها هستند.

در حالی که برنده جایزه ۲۵هزار پوندی این رقابت را دریافت می‌کند، راه یافتگان به فهرست نهایی نیز هر یک ۱۵۰۰ پوند دریافت می‌دارند.

جایزه والتر اسکات از سال ۲۰۰۹ تأسیس شده و با جایزه‌ای که اهدا می‌کند یکی از بزرگترین جوایز ادبی بریتانیا محسوب و شامل کتاب‌هایی می‌شود که در بریتانیا، ایرلند یا کشورهای مشترک‌المنافع در سال گذشته منتشر شده‌اند. هیلاری مانتل در سال ۲۰۱۰ برای «تالار گرگ» برنده این جایزه شد و سال ۲۰۲۲ سیزدهمین دوره این جایزه به «اخبار مردگان» نوشته جیمز رابرتسون اهدا شد.

................ هر روز با کتاب ................

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...