از تندیس محمد قاضی مترجم و نویسنده بزرگ کشور روز دوشنبه در کوی دانشگاه مهاباد پرده‌برداری شد.

آیین پرده‌برداری از این تندیس با حضور معاون سیاسی امنیتی استاندار آذربایجان غربی و جمعی از مسوولان محلی برگزار شد. برای ساخت این پیکره که ارتفاع آن چهار متر بوده و از بتن ساخته شده است،  120میلیون ریال هزینه شده است. این تندیس توسط پیکره‌ساز مشهور سنندجی هادی ضیاالدینی ساخته و نصب شده است.

در این مراسم یکی از اساتید و نویسندگان کرد نیز پیرامون شخصیت فرهنگی استاد محمد قاضی مطالبی بیان کرد. زنده‌یاد استاد محمد قاضی در سال 1292هجری شمسی در مهاباد به دنیا آمد و در مدت حیات خود 90جلد کتاب را به زبان‌های فارسی، کردی و فرانسه ترجمه کرد.

او از خانواده قاضی‌های مهاباد بود و تحصیلات ابتدایی و مقدمات زبان فرانسه را در محضر " گیو مکریانی" به پایان رساند. قاضی در سال 1315 موفق به دریافت دیپلم ادبی از دبیرستان "دارالفنون" تهران شد و همان سال وارد دانشکده حقوق قضایی دانشگاه تهران شد و در سال  1318از دانشکده حقوق لیسانس گرفت.

با توجه به علاقه وافر به کار ترجمه و جهت فکری خود در شغل اداری باقی نماند و کار بزرگ خویش را در زمینه ترجمه آغاز کرد. زندگی کاری قاضی با ترجمه کتاب " کلود ولگرد " نوشته "ویکتور هوگو" در سال  1317شروع و با ترجمه کتاب "حماسه موسی داغ" اثر "فرانتز ورفل" در سال  1376پایان داد.

کتابهایی چون دون کیشوت، سپید دندان، شازده کوچولو، ساده‌دل، آخرین روز یک محکوم، نان وشراب، مادر، آدم‌هاو خرچنگ‌ها، مسیح باز مصلوب، زن نانوا، سگ کینه‌توز، کرد و کردستان، خاطرات یک مترجم از مهمترین آثار وی می‌باشد. زنده‌یاد محمد قاضی در سال  76و در سن 84سالگی در تهران دار فانی را وداع گفت.

مرحوم قاضی بنا به وصیت خود در زادگاهش مهاباد و در کنار بزرگانی چون استاد عبدالرحمن شرفکندی "هه‌ژار" و استاد محمدامین شیخ الاسلامی "هیمن" در مقبره‌الشعرای مهاباد به خاک سپرده شد.

فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...