دیروز صدو نوزدهمین سالروز تولد «آگاتا کریستی» نویسنده فناناپذیر انگلستان در این کشور جشن گرفته شد. امسال یاد و خاطره این نویسنده با برنامه‌هایی ویژه در مدت یک هفته گرامی داشته می‌شود.

به گزارش ایبنا ،«تورکری» زادگاه این نویسنده توانا تا بیستم سپتامبر میزبان هزاران مشتاق از سراسر دنیاست که می‌خواهند محل تولد و بخشی از زندگی خالق شخصیت‌هایی محبوب همچون «هرکول پوآرو» و «خانم مارپل» را از نزدیک ببینند.


امسال در هفتادو پنجمین سالگرد انتشار رمان موفق «قتل در قطار سریع‌السیر شرق»، مردم شاهد برگزاری برنامه‌هایی ویژه هستند. نسخه سینمایی این اثر مربوط به سال 1974 با بازی «آلبرت فینی» در نقش «هرکول پوآرو» در فضای باز به نمایش در می‌آید و مردم می‌توانند از باغ اختصاصی کریستی که برخی از سوژه‌هایش در همین باغ به ذهن او می‌رسید،بازدید کنند. دیدار از کارگاه و جایگاه داستان‌نویسی این نویسنده محبوب نیز بخشی دیگر از برنامه‌های ویژه امسال است.

«کریستی» از سال 1938 تا زمان مرگش یعنی در سال 1976 در خانه‌ای 5 خوابه در گرینوی سکونت داشت و امسال نخستین باری است که مردم می‌توانند پا به حریم خلق داستان‌های پلیسی او بگذارند. این خانه محل شکل‌گیری 3 داستان موفق او به نام‌های «5 خوک کوچولو» که در آن مردی با سم در باغ می‌میرد، «عمارت مرد مرده» که در این داستان مردی در آشیانه قایقش خفه می‌شود و «مصیبت بی‌گناهی» است.

بازدید از موزه آگاتا کریستی در تورکری نیز بخشی دیگر از برنامه‌هایی است که تدارک دیده شده است. در این موزه لباس‌های بازیگران نقش‌های مختلف فیلم‌هایی که از روی آثار او ساخته شده به نمایش گذاشته شده و در بخشی دیگر نیز بسیاری از این فیلم‌ها به نمایش در می‌آید. به این ترتیب مردم داستان های او را بیشتر احساس کرده و ازآن لذت می‌برند. کت خز معروف او و تعدادی از عکس‌های خانوادگی‌اش بخشی دیگر از این گنجینه را تشکیل می‌دهند.

روزنامه گاردین نیز بیکار ننشسته و مسابقه‌ای ترتیب داده و با طرح سوال‌هایی درباره زندگی و آثار این نویسنده تلاش کرده تا مردم را با ابعاد مختلف زندگی او آشنا کند.

مجله اینترنتی«آدیو فایل» نیز هدیه‌ای ویژه برای دوستداران داستان‌های کریستی دارد. آنها تنها با یک کلیک می‌توانند بسیاری از داستان‌های او را با صدایی مناسب و البته گاهی نیز با صدای خود «آگاتا کریستی»بشنوند. دانلود رایگان کتاب شنیداری «پرونده وصیتنامه گمشده» اهدایی توسط بی.بی.سی که درنیمه شب 20 سپتامبر امکانپذیر است، از دیگر امکانات هیجان‌انگیز بزرگداشت کریستی در سال جاری است.

«آگاتا کریستی» در 15 سپتامبر 1890 در «تورکری» انگلستان به دنیا آمد و خالق تعداد زیادی رمان، داستان کوتاه و نمایشنامه بود. وی در طول زندگی 86 ساله خود موفق شد 80 رمان پلیسی بنویسد و باخلق دو شخصیت معروف به نام‌های «هرکول پوآرو» و «خانم مارپل» لقب «ملکه جنایت» را به خود اختصاص دهد و با رمان‌هایش قلب و روح مردم را تسخیر کند. کریستی تعدادی داستان عاشقانه نیزبا نام مستعار« ماری وستماکوت» دارد.

از بزرگ‌ترین افتخارهای این نویسنده بزرگ، ثبت نام او در کتاب رکوردهای جهانی گینس، در کنار نام
ویلیام شکسپیر به عنوان پرفروش‌ترین نویسنده است. طبق اظهارات دبیر یونسکو، کتاب‌ها و داستان‌های او تاکنون به 56 زبان در سراسر جهان ترجمه شده تا مردم با هر ملیت و زبانی بتوانند دقایقی دغدغه‌های زندگی خود را کنار گذاشته و سوار بر بال خیال کریستی به دنیای پر از شور و هیجان او پا بگذارند. تاکنون تنها مجموعه آثار والت دیسنی موفق شده از نظر ترجمه آثار، کتاب‌های آگاتا کریستی را پشت سر بگذارد.

وقتی کریستی نمایشنامه «تله موش» را می‌نوشت شاید حتی به ذهنش نیز خطور نمی‌کرد که این نمایشنامه از25 نوامبر 1952 تا سال2009 همچنان پرطرفدار باشد و بیش از 23 هزار اجرای مختلف بر روی صحنه در کشورهای مختلف داشته باشد.

زندگی کریستی نیز خالی از رمز و راز نبود. او در سال 1914 ازدواج کرد و با نوشتن نخستین داستانش با نام «ماجرای اسرارآمیز در استایلز» در سال 1920، همه را به تحسین واداشت.در 1926 متوجه خیانت شوهرش شد و عصر همان روز به مدت 11 روز ناپدید شد و هیچکس نفهمید کریستی، این 11 روز اسرارآمیز را چگونه گذراند. این نویسنده بزرگ در 1930 برای بار دوم تن به ازدواج داد که البته این پیوند موفقیتی بزرگ در زندگی‌اش محسوب شد و تا آخر عمر ازآن راضی و خشنود بود.

در زندگی هنری «آگاتا کریستی»، دریافت جایزه استاد بزرگ در سال 1955 و جایزه ادگار آلن پو برای بهترین نمایشنامه از موفقیت‌های بزرگش محسوب می‌شود. بسیاری از آثار این نویسنده در قالب فیلم، سریال تلویزیونی و بازی‌های رایانه‌ای تولید شده و حتی دستمایه کمدی و نمایشنامه رادیویی نیز قرار گرفته است.

ایده مدارس خصوصی اولین بار در سال 1980 توسط رونالد ریگان مطرح شد... یکی از مهم‌ترین عوامل ضعف تحصیلی و سیستم آموزشی فقر است... میلیاردرها وارد فضای آموزشی شدند... از طریق ارزشیابی دانش‌آموزان را جدا می‌کردند و مدارس را رتبه‌بندی... مدارس و معلمان باکیفیت پایین، حذف می‌شدند... از طریق برخط کردن بسیاری از آموزش‌ها و استفاده بیشتر از رایانه تعداد معلمان کاهش پیدا کرد... مدرسه به‌مثابه یک بنگاه اقتصادی زیر نقاب نیکوکاری... اما کیفیت آموزش همچنان پایین ...
محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...