مدیرعامل موسسه خانه کتاب با اشاره به انصراف چند نفر از نامزدهای دریافت جایزه جلال آل‌احمد از گردونه داوری این جایزه ادبی بر داوری همه آثار در بخش نهایی تاکید کرد.

 مدیرعامل موسسه برگزارکننده این جایزه ادبی جلال آل احمد
در گفتگو با مهر با اشاره به روند داوری آثار راهیافته به مرحله نهایی آن گفت: در حال حاضر داوران سرگرم ارزیابی همه آثار راهیافته به مرحله نهایی در همه بخشهای جایزه جلال آل احمد هستند و نهایتاً تا دو هفته دیگر نظرشان را به هیئت علمی اعلام کنند.

علی شجاعی صائین درباره انصراف چند تن از نویسندگانی که آثارشان به مرحله نهایی دومین دوره این جایزه راهیافته افزود: داوران ما در درجه اول نگاهشان به کتاب است و فارغ از این مسائل آثار را بررسی می‌کنند. ضمن اینکه دبیرخانه جایزه بنا ندارد از نویسندگان بپرسد که مایل هستند اثرشان در جایزه داوری شود یا خیر؟

شجاعی در عین حال اضافه کرد: البته پدیدآورندگان آثار هم صاحب این اختیار هستند که اعلام انصراف کنند و بگویند نمی‌خواهیم اثرمان در جایزه بماند.

این مقام مسئول در برگزاری جایزه جلال تاکید کرد: اینگونه مسائل موارد تازه‌ای نیست اما مسئله این است که ما صرفاً بر کتاب نظارت داریم و اگر هم احیاناً کتابی از این دست برگزیده شد طبیعتاً با پدیدآورنده آن مشورت می‌کنیم و اگر تمایل نداشته باشد می‌تواند جایزه را دریافت نکند.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...