کتاب «بهرام بیضایی؛ زبان، هویت و قدرت» نوشته رضا ترنیان به‌تازگی توسط انتشارات روزنه منتشر و راهی بازار نشر شد.

بهرام بیضایی؛ زبان، هویت و قدرت رضا ترنیان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر؛ بهرام بیضایی از جمله نویسندگان تاثیرگذار در ادبیات نمایشی و سینمای ایران است. سه محور اسطوره، حماسه و تاریخ از جمله عناصری هستند که بیضایی با تلفیق این عناصر آثار متنوعی در ادب معاصر فارسی پدید آورده است. ترنیان معتقد است بیضایی همواره به کمک جابه جایی اساطیر و تداوم آن در متون ادبی و تاریخی کلاسیک فارسی، راوی و آفرینشگر نوینی در ادبیات امروز ایران است.

نویسنده کتاب پیش‌رو می‌گوید بیضایی با ایجاد تردید، شک و پرسشگری در آثارش، درنگی ایجاد می‌کند که جای تعمق و بررسی چندین باره دارد. او ضمن حفظ درونمایه آثار کهن ادبی، زبان را در خدمت نگاه اجتماعی امروز در می‌آورد.

کتاب «بهرام بیضایی؛ زبان، هویت و قدرت» با تحلیل ۸ نمایشنامه بیضایی با رویکرد انتقادی، با این‌هدف نوشته شده که بازتاب واژگان و نحو زبان را در سه الگوی هویت، قدرت و دانش بررسی کند و با تبیین و تفسیر آن زوایا و لایه‌های تودرتوی آثار این نویسنده را به خوانندگان نشان دهد.

مطالب این‌کتاب در ۲ فصل تدوین شده‌اند؛ فصل اول: تحلیل واژگانی و ترکیبات و فصل دوم: تحلیل روابط نحوی در آثار بهرام بیضایی.

عناوین فصل اول کتاب به این‌ترتیب‌اند: آرش، اژدهاک، کارنامه بندار بیدخش، مرگ یزدگرد، فتح‌نامه کلات، مجلس قربانی سنمار، سهراب‌کشی، شب هزار و یکم.

در فصل دوم هم این‌عناوین درج شده‌اند: روابط نحوی در روایت آرش، روابط نحوی در روایت اژدهاک، روابط نحوی در کارنامه بندار بیدخش، روابط نحوی در مرگ یزدگرد، روابط نحوی در فتح‌نامه کلات، روابط نحوی در مجلس قربانیِ سنمار.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

وظیفه حاکم داد و دهش است و این تصویر زیربنایی خواهش بشری است؛ مردم اختیار امور و کشورشان را به میل یا به غصب و غضب به قدرتمندی می‌سپارند تا آمورش بهبود یابد و در آرامش زندگی کند؛ اما اوضاع همواره برای مردم بدتر از پیش می‌شود. دعبل خزاعی کوفی _شاعر عرب شیعی قرن سوم مهشیدی _ وقتی ستم بنی‌عباس بر مردم زیاد می‌شود در شعر می‌گوید:
یا لیت ظلم بنی المروان دام لنا
و عدل بنی العباس فی النار*

* عدل بنی عباس را به جهنم فرست و ظلم بنی امیه را برای ما بیاور.

این‌کتاب با ۲۲۸ صفحه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...