رمان «مثل آب برای گل» [Fresh water for flowers] نوشته والری پِرَن [Valérie Perrin] با ترجمه مریم مفتاحی توسط نشر آموت منتشر شد.

مثل آب برای گل» [Fresh water for flowers] نوشته والری پِرَن [Valérie Perrin]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، والری پرن در سال ۱۹۶۷ در ریمیرمون فرانسه واقع در کوه‌های ووژ به دنیا آمد. بزرگ‌شده شهر بورگندی است و در سال ۱۹۸۶ در پاریس سکنا گزید. رمان «مثل آب برای گل» که به ۳۰ زبان ترجمه شده، جوایز متعددی را از آن خود کرده است. بخش ادبی فیگارو از والری پرت به‌عنوان یکی از ۱۰ نویسنده پرفروش فرانسه در سال ۲۰۱۹ یاد می‌کند.

در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: «ویولت توسن» نگهبان گورستان کوچک بورگندی است. عزاداران و آدم‌های همیشگی و کشیش و چندنفری که در گورستان کار می‌کنند، به گرمای خانه او پناه می‌برند و مصاحبت و خنده‌ها و اشک‌هایشان با قهوه‌ای که ویولت به آن‌ها می‌دهد درهم می‌آمیزد. روزهای زندگی ویولت با ضرباهنگ رازهای تکان‌دهنده و عجیب‌وغریب آن‌ها همراه است. با ورود ژولین سول به گورستان که اصرار دارد خاکستر مادر تازه درگذشته‌اش را روی قبر مردی غریبه بگذارد، روزمرگی ویولت از دست می‌رود. دیری نمی‌پاید که اعمال غیرقابل‌توجیه ژولین با گذشته دردناک ویولت درهم می‌پیچد. والری پرن در این رمان به عمق زندگی زنی می‌پردازد که علی‌رغم آنچه از سر گذرانده است، باور عمیقی به خوشبختی دارد. او روایتی در اختیار خواننده می‌گذارد که بر قلب خواننده چنگ می‌زند.
این رمان که در صدر پرفروش‌های فرانسه قرار گرفته است، داستانی امیدبخش و لطیف و دردناک است که تأثیرش تا سال‌ها با خواننده می‌ماند.

تردید نکنید؛ از خواندن چنین برداشت متفکرانه‌ای از زندگی درونی زنی فراموش‌نشدنی لذت خواهید برد. (نشریه بوک‌لیست)
والری پرن در خلق شخصیت‌های ضعیف و شخصیت‌های مهربان و خوش‌طینت و نقش‌هایشان مهارت خاصی دارد. ویولت داستانش را به طرزی دلنشین و گیرا روایت می‌کند. (پابلیشرز ویکلی)
رمانی پیچیده و پرتکلف که پردازش متفکرانه‌اش از تراژدی‌های خانوادگی به‌نوعی کیمیاگری می‌ماند. (فورورد ریویوز)
روایتی منسجم و زنده با روح بسیار دلپذیر از روایتگری جذاب و دلنشین. (کرکوس ریویوز)

«مثل آب برای گل» در ۵۷۶ صفحه و بهای ۳۷۵ هزار تومان در نشر آموت منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...