کتاب «غیاب و از هم پاشیدگی معنا در شازده احتجاب و آینه‌های دردار هوشنگ گلشیری» نوشته روح‌اله رویین منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این کتاب که به تحلیل و بررسی دو رمان «شازده احتجاب» و «آینه‌های دردار» از هوشنگ گلشیری می‌پردازد در ۱۳۴ صفحه با شمارگان ۳۰۰ نسخه و با قیمت ۳۰ هزار تومان توسط نشر سیب سرخ منتشر شده است. 

روح‌اله رویین در مقدمه این کتاب بر ضرورت پرداختن مجدد به آثار گلشیری تأکید دارد و می‌گوید: از میان رمان‌های ایرانی «شازده احتجاب» اتفاقی ناب، هم در زبان، هم در شیوه پرداخت روایت و هم در شناختی که از شخصیت‌ها از درون بر می‌تابانَد، بسیار هوشمندانه و هندسی است. گلشیری در این رمان، از  زبان رمان فارسی و اوج‌های آن تا آن زمان و بعد از آن عبور می‌کند و شگرد پدرانه داستان‌سرایی را آن‌گونه که ادوارد سعید می‌گفت «پس پشت می‌گذارد» و بر آن می‌شود تا در «آینه‌های دردار» هم این تفاوت را صورت‌بندی کند. این دو رمان هم برای گلشیری و هم برای رمان فارسی، دو اثر متفاوتند که هنوز هم می‌توانند مورد واکاوی قرار گیرند چرا که در برهه‌ای که انبوه متون داستانی نیم‌بند، عرصه را بر آثار پایه، بسته است ،تردیدی نیست که باید به سمت گزینش آثار و معرفی دیگر باره آن‌ها همت گمارد و آثاری را که هنوز هم مهره پشت را تسخیر می‌کنند، به خوانندگان راستین معرفی کرد. به قول کافکا ما می‌بایست فقط آن دسته از کتاب‌ها را بخوانیم که ما را زخمی و جریحه‌دار می‌کنند...»

کتاب «غیاب و از هم‌پاشیدگی معنا در شازده احتجاب و آینه‌های دردار هوشنگ گلشیری» از پنج بخش شامل «زمان شازده احتجاب»، «در شازده احتجاب چه کسی روایت می‌کند؟»، «شکل، غیاب و از هم‌پاشیدگی اجزا»، «جادوی اشیا» و «آینگی در آینه‌های دردار» تشکیل شده است.  

کتاب دو بخش مجزا دارد، بخش اول به بررسی «شازده احتجاب» از چند منظرِ زمان، راوی، شخصیت‌های به حاشیه رانده و جادوی اشیا می‌پردازد و بخش دوم با عنوان «آینگی در آینه‌های دردار» به ساخت روایی در آینه‌های دردار می‌پردازد. 

بخش‌های کتاب «غیاب و از هم‌پاشیدگی معنا در شازده احتجاب و آینه‌های دردار هوشنگ گلشیری» هر کدام سعی در آشکار کردن معنای متن دارند. در بخشی به شخصیت‌های حاشیه‌ای مثل فخری و مراد و ... می‌پردازد و در بخش دیگر به شیوه تمرکز گلشیری بر اشیا و نمود شخصیت‌ها از طریق نمای اشیا.

در فصل «آینگی» در «آینه‌های دردار» هم  به بررسی شکل و شگرد روایت‌پردازی و گسست و پیوست روایت اصلی از طریق خرده روایت‌های درون متن پرداخته شده و این‌که چقدر این روایت‌های تو در تو در پردازش شخصیت‌ها از اهمیت برخوردار هستند.

«شازده احتجاب» را با شگرد سیلان ذهنی بی‌تکرار و تکینه‌اش و «آینه‌های دردار» را با سرریز و وفور راوی‌های متنوع و تودرتویش می‌توان عرصه بروز شگردها و صناعت‌های رمان‌نویسی در ایران به حساب آورد. 

به گفته نویسنده کتاب، زمان در «شازده احتجاب» بسیار مهم است؛ اساساً سیلان ذهن که در «شازده احتجاب» نمود دقیقش را یافته است نوعی نگاه ویژه به زمان درونی و حسی از یک سو و پیشاگفتاریِ زبان از دیگر سو است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...