محدثه رضایی | قدس


محمدباقر کلاهی اهری برای کتاب «ای زیبارو خدا خیرت دهد» در هجدهمین دوره جشنواره شعر فجر در بخش شعر نو برگزیده شد. کلاهی اهری متولد سال ۱۳۲۹ مشهد است. این شاعر نخستین مجموعه شعرش را با عنوان «بر فراز چار عناصر» در سال ۱۳۵۶ روانه بازار کرد. در این سال‌ها هر چند وی در قالب کلاسیک هم آثار فراوانی داشته، اما همواره به شعر سپید پایبند بوده است. «باغی در منقار بلبلی»، «دامنه‌های پری‌آباد» و... برخی از آثار این شاعر هستند.

ای زیبارو خدا خیرت دهد در گفت‌وگو با محمدباقر کلاهی‌اهری

مجموعه «ای زیبارو خدا خیرت دهد» مجموعه شعر کوتاه است که توسط انتشارات مهر و دل به بازار کتاب آمده است. این مجموعه در این دوره از جشنواره با ۸۶۶ اثر در بخش شعر نو رقابت کرد و توانست در بخش شعر نو عنوان برگزیده را از آن خود کند. درباره موفقیت این کتاب، وضعیت شعر نو و تأثیری که جشنواره شعر فجر می‌تواند بر جریان شعر بگذارد با محمدباقر کلاهی اهری به گفت‌وگو نشستیم که می‌خوانید:

«ای زیبارو خدا خیرت دهد» شرح حال یک مجروح جنگی
کلاهی اهری در ابتدای گفت‌وگو در خصوص موضوع و ساختار کتاب گفت: «ای زیبارو خدا خیرت دهد» مجموعه‌ای از شعرهای کوتاه است که در بسیاری از آن‌ها پیرنگ داستانی نیز دیده می‌شود. در واقع به دلیل توجه زیاد به عنصر روایت، از این پیرنگ داستانی به عنوان محور کلی برای مرتبط کردن اجزای آثارم استفاده کردم زیرا معتقدم هر کاری برای پیش بردن یک روایت مجبور است در خود انسجام ایجاد کند. در این کتاب قطعه شعری در مورد یک مجروح جنگی است که در بیمارستان بستری است و میان او و پرستاری که وظیفه نگهداری از مجروح را بر عهده دارد، رابطه‌ای شکل می‌گیرد.

اهل مسابقه و رقابت نیستم
کلاهی اهری با تأکید بر این موضوع که اهل مسابقه و رقابت نیست و در جشنواره شعر فجر امسال نیز شرکت نکرده است، بیان کرد: مسئولان جشنواره به من لطف داشتند و اثرم را در جشنواره شرکت دادند. آثاری که در جشنواره امسال بود را مطالعه نکردم، اما یقیناً با نسل باهوش و باتجربه‌ای روبه‌رو هستیم.
وی در خصوص تأثیر جشنواره‌ها به خصوص جشنواره شعر فجر بر فضای شعری معاصر گفت: قطعاً این جشنواره بر ماندگاری شعر و جریان‌های ادبی تأثیر زیادی دارد اما به دلیل اینکه در جشنواره‌های شعر شرکت نکردم نمی‌توانم نظر دقیقی بدهم.
کلاهی اهری در خصوص وضعیت شعر امروز بیان کرد: جامعه ما به دلیل اتفاق‌های دهه‌های گذشته بسیار متحول شده و در تخیل ما به عنوان یک جامعه متحرک شکل گرفته است. کار ادبیات، یک کار شش‌دانگ است. هر چقدر اسفنجی که در دست داریم، آب بردارد، به تدریج بطن فراخ‌تری پیدا می‌کنیم و می‌توانیم موضوعات بیشتری را در هاضمه خود هضم کنیم. علاوه بر این‌ها فضای مجازی نیز بستر جدیدی برای ارائه آثار مختلف در شعر است که شاعر و علاقه‌مند به شعر می‌تواند از آن به نحو احسن استفاده کند.

دلایل علاقه به شعر نو
این شاعر در خصوص توجه و علاقه‌اش به شعر نو گفت: وزن‌های شعر فارسی به دلیل محدودیتی که دارند، یک نوع انسجام و ایجاز را به صاحب اثر تحمیل می‌کنند. اگر شخصی در ایجاز (کوتاه‌گویی) بتواند کاری ارائه کند، امتیاز بزرگی را از آن خود می‌کند. نمونه‌ای از شعرهای وزن‌دار من در کتابی که دکتر حسین ساکت در بزرگداشت استاد کمال به نام «آیینه کمال» منتشر کرد، دیده می‌شود. آن اشعار زمینه اصلی کار بنده در نیمه دوم دهه ۴۰ را نشان می‌دهد. بنده در کنار سرودن شعرهای وزن‌دار از تحولات ادبی غافل نبودم یعنی آثار نیما و پیروان او را مطالعه و آن‌ها را طبع‌آزمایی ‌کردم. از سال ۵۵ تا ۱۵ سال بعد اثری از خودم به چاپ نرساندم و در تلاش برای پیدا کردن راه‌های ارائه اثری منسجم بودم. دومین کار من در سال ۱۳۷۰ به نام «باغی در منقار بلبلی» به چاپ رسید. در حوزه شعر سپید بیش از ۱۵ کتاب منتشر کردم. همچنین در ادبیات داستانی نیز فعالیت‌هایی داشتم که نتیجه آن چاپ دو کتاب به نام‌های «دامنه‌های پری‌آباد» و «عاقبت بگو مگو» بود. همچنین من حدود پنج سال در تئاتر مشهد فعالیت کردم و نتیجه این فعالیت، نوشتن نمایش‌نامه‌هایی بود که بعضی از آن‌ها در حال چاپ هستند.

نویسنده کتاب «دامنه‌های پری‌آباد» در خصوص تجربه جسته‌ گریخته‌ای که درباره ترانه‌سرایی دارد، بیان کرد: من نتوانستم با این جنبه از شعر و به تبع آن موسیقی‌اش در مشهد ارتباط برقرار کنم. قطعاً هر کسی در اوایل کار خود گونه‌های مختلف کاری را تجربه می‌کند و معتقدم کارهایی از جلوه بیشتر برخوردار است که همراه با انسجام موضوعی باشد. نیما از جمله انسان‌هایی بود که این انسجام را در کار خویش پیاده کرد و به دیگران هم آموزش داد و دلیل موفقیتش هم همین بود. پیروان نیما هم در قالب منظومه و کارهای کوتاه از خط مشی وی استفاده کردند. در ادبیات کلاسیک بیشتر آثار غیر از شاهنامه، مثنوی معنوی و... جنبه داستانی دارند و قصه‌ها مصداق‌هایی هستند که در ذهن شکل می‌گیرند.

نمی‌توانیم شکل ثابت و مشخصی برای ادبیات در نظر بگیریم
وی در پاسخ به این پرسش که شعر نو نسبت به گذشته دچار چه تغییرها و تحریف‌هایی شده است، توضیح داد: هر تغییری را نمی‌توان تحریف به حساب آورد. ما نمی‌توانیم شکل ثابت و مشخصی برای ادبیات در نظر بگیریم. به نظر بنده در ادبیات جریانی وجود دارد که از یک طرف ناشر، مؤلف را در یک عرصه وسیع و جهانی که در آن صحبت از هوش مصنوعی برای خلق آثار هنری می شود، قرار داده و از طرفی دیگر مؤلف آثار بی‌شماری را در گونه‌های مختلف عرضه می‌کند که هر دو این جریان‌ها به جست‌وجوی یکدیگر می‌روند.
کلاهی اهری در پایان به علاقه‌مندان به سرودن شعر نو گفت: سرودن شعر نو همیشه باید با تجربه همراه باشد؛ یعنی اگر کسی بخواهد از اندوخته دیگران استفاده کند، طبیعتاً کارش یکتا و بی‌نظیر نیست. کسی که کار تکرار شده‌ای را حتی با مهارت انجام می‌دهد، نقشش مثل یک مجری است و راهبرد خاص خودش را ندارد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...