رونمایی از کتاب «کودک ایرانی و اسباب‌بازی؛ تحلیلی بر رفتار مصرف‌کننده» و سه بازی جدید و یک بازی تجدید تولید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از جمله اخبار امروز این نهاد و جشنواره ملی اسباب‌بازی است.

به گزارش ایرنا، پنجمین جشنواره‌ ملی اسباب‌بازی از ۷ تا ۱۳ دی ۱۳۹۸ در مرکز آفرینش‌های فرهنگی‌هنری کانون در خیابان حجاب در بخش‌های نمایشگاهی و کارگاهی و آموزشی میزبان عموم فعالان، علاقه‌مندان و خانواده‌هاست. این جشنواره با حضور ۱۶۰ تولیدکننده با حدود دو هزار اسباب بازی ایرانی، همچنین از طراحان عروسکی ۶۰ هنرمند با ۶۰۰ عروسک، ۲۷ شرکت و نهاد مردمی در بخش ترویج بازی از میان ۹۰۰ اثر رسیده برگزار می شود. کتاب کودک ایرانی و اسباب‌بازی؛ تحلیلی بر رفتار مصرف‌کننده به نویسندگی سجاد خانی، مهدی ایزدخواه و محمد اسدی توسط کانون منتشر شده است. 

همچنین اسباب‌بازی‌های جدید ارچین، معمای فلزی و پلکان و  اسباب‌بازی تجدید تولید تنگرام از محصولات کانون پرورش فکری و دو سرگرمی شارلاتان و چرخ سفال‌گری از دیگر تولیدکنندگان در پنجمین جشنواره ملی اسباب‌بازی رونمایی شد.

دبیر پنجمین جشنواره ملی اسباب‌بازی در مراسم رونمایی ۳ محصول جدید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفت: کانون به عنوان یکی از تولیدکنندگان قدیمی اسباب‌بازی تاکنون ۲۸۹ اسباب بازی تولید کرده است که با این سه بازی ۲۹۲ سرگرمی تولید شده است و در حال حاضر سیاست حمایتی خود را با تولیدکنندگان اسباب‌بازی آغاز کرده است در این بین برخی از تولیدات جدید کانون با همکاری تولیدکنندگان قدیمی و تولیدکنندگانی که تازه به چرخه اسباب‌بازی وارد شده‌اند، در حال تولید است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...