رمان «چونیب یو، بحران کلاس هشتمی و دیگر توهمات» [Chuunibyou Demo Koi ga Shitai یا Love, Chunibyo & Other Delusions] نوشته توراکو [Torako] با ترجمه نارون گلعلی‌زاده توسط انتشارات پیدایش منتشر شد.

چونیب یو، بحران کلاس هشتمی و دیگر توهمات» [Chuunibyou Demo Koi ga Shitai یا Love, Chunibyo & Other Delusions] نوشته توراکو [Torako]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «چو نیب یو؛ بحران کلاس هشتمی و دیگر توهمات» اثری در ژانر واقع‌گرای مدرسه‌ای است و برای مخاطبان نوجوان نوشته شده است. این‌رمان چونیب یو داستان پسری به نام یوتا توگاشی است که در مقطع راهنمایی فکر می‌کرد قدرت خاص و اسرارآمیزی دارد. به‌همین‌دلیل اسم خودش را «ارباب شعله‌های تاریکی» گذاشته بود. اما در همان سال‌های آخر دوران راهنمایی فهمید ارباب شعله‌های تاریکی نیست و تنها مبتلا به چونیب یو است.

در ادامه داستان یوتا راهی دبیرستان شده و برای رهایی از گذشته عجیبش تمام تلاش خود را می‌کند. اما سندروم سال دوم راهنمایی یعنی همان چونیب یو و مبتلایانش او را رها نمی‌کنند. به این‌ترتیب وقتی شخصیت اول قصه برای اولین بار از کلاس هفتم به هشتم می‌رود، لحظه خیلی مهمی را در زندگی تجربه می‌کند. چون احساسش این است که همه زندگی‌اش تغییر کرده است.

رمان «چو نیب یو» ۱۳ فصل دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «فصل اول؛ ریکا تاکاناشی»، «فصل دوم؛ شبحِ جلوِ چشمانم»، «فصل سوم؛ درس خواندنِ پس از مدرسه آغاز می‌شود»، «فصل چهارم؛ شینکا نیبوتانی»، «فصل پنجم؛ چونیب‌قصه و جونیب‌جنگ»،‌ «فصل ششم؛ یکی از آداب و رسوم دبیرستان»، «فصل هفتم؛ زمان مطالعه پس از مدرسه در خانه ریکا»، «فصل هشتم؛ اردوی مدرسه!»، «فصل نهم؛ داستانِ عشق، داستانِ اشتیاق»، «فصل دهم؛ منو موری_ساما صدا نکنین!»، «فصل یازدهم؛ روز آخر»، «فصل دوازدهم؛ کاملِ کامل» و «فصل آخر؛ او چونیب‌یو دارد، ولی ...».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

اشک در چشم‌هایم جمع شد. البته نه از شدت خنده‌داربودنِ اوضاع. جدی‌جدی گریه‌ام دارد درمی‌آید.
«متوجه شدم.»
«...خب، بگو ببینم اینو چطوری پیدا کردی...؟»
یومه‌ها به غرولند من پاسخ داد: «یومه‌ها کشفش کرد! از کمدِ اونی‌چان درش آوردم!»
«یه‌دفعه راه نیفت بدونِ فکر درِ چیزهای مختلف رو باز کنی!»
«بااااااشه!»
یومه‌ها هیچ از کارش پشیمان نیست! لعنتی ... فکر می‌کردم اگر دفترچه‌ام را اینجا توی کمد بگذارم، هیچ‌کس آن را بین باقی دفترچه‌های توی میزم پیدا نخواهد کرد. عجب اشتباه بزرگی ...
با سری پایین‌انداخته به‌طرف تخم رفتم و سینی را برداشتم. چای را در لیوان‌ها ریختم و به ریکا و یومه‌ها نفری یک لیوان دادم. هر دوِ آنها در یک جرعه تمام محتویات لیوان را سر کشیدند. سپس، یومه‌ها یواشکی دستش را دراز کرد و یک‌بیسکوییتِ اونیگیری برداشت. او واقعا در مورد رفتارهایش فکر نمی‌کند.
ریکا نه با لبخند، بلکه با جدیت، مشغول خواندن دفترچه گذشته تاریکِ من بود. در حال حاضر، این تنها سوسویِ امید من است. اگر ریکا هنگام خواندن دفترچه‌ام بخندد، درجا خواهم مُرد!
«یومه‌ها، من می‌خوام یه راه جدید برای بیدارکردنِ قدرتت مهیا کنم که نیازی نباشه چشمت رو مهر و موم کنی.»

این‌کتاب با ۳۱۲ صفحه، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۹۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...