انتشارات Mevsimler ترکیه ترجمه ترکی استانبولی کتاب «پشت پنجره» نوشته سید‌مهدی شجاعی را برای گروه سنی کودک منتشر و در این کشور توزیع کرد.

پشت پنجره سید‌مهدی شجاعی  penceredeki golgeler

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم،‌ این اثر شجاعی داستانی است که با بن‌مایه یکی از مشکلات اساس روانشناختی کودکان شکل گرفته است. قهرمان این داستان؛ علی کودکی است که شب‌ها در اتاق خود و در هنگام خواب احساس می‌کند که موجوداتی از پشت پنجره در حال نزدیک شدن به او هستند و حتی برخی از آنها در حال حرکت و آویزان شدن از تخت او. فشار و استرس ناشی از این توهم او را لاجرم متوجه والدینش می‌کند تا به کمک آنها به راز این وهم پی‌ببرد و علی بر ترس خود فائق آید.

داستان «پشت پنجره» داستانی رئالیسی و برگرفته از یکی از مهمترین و جدی‌ترین معضلات و نیازهای کودکان امروزی است. داستانی که در فضایی غیر‌فانتزی سعی کرده با شکلی رئال و با زبانی به غایت ساده به طرح مسئله خود بپردازد و در پایان نیز برای آن راه‌حلی پیشنهاد دهد.

متن شجاعی در این کتاب با تصویرگری سارا میاری نیز همراه شده است. تصویرگری جوان که برای این کتاب استفاده از تکنیک نقاشی‌های رئال را انتخاب کرده است و البته در این میان توانسته از پس خلق تصویر موجودات موهومی که علی از آنها می‌ترسد نیز برآید. تصویرهای پررنگ و پرجزئیات او در این کتاب که با جزئی‌نگری تحسین‌ شده‌ای نیز همراه است و استفاده حساب شده از رنگ در خلق این تصاویر بر جذابیت بیش از پیش این کتاب افزوده است.

شجاعی در این کتاب در فضایی غیرآئینی و بر پایه باورهای روانشناسی کودک برای مخاطبان کودک به داستان‌سازی پرداخته است که این مسئله نیز کتاب او را منحصر به فرد کرده است.

این کتاب با حمایت 400 یورویی گرنت ایران در ترکیه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...