مهر: عبداللهی گفت: ترجمه مجموعه داستان «و شام بود و صبح بود»‌ نوشته هاینریش بل برای چاپ به ناشر سپرده می­شود.

علی عبداللهی همچنین ادامه داد: این کتاب مجموعه ای مفصل از داستان­های
هاینریش بل است. تقریبا تمام آثار این نویسنده در ایران ترجمه شده است. در حال حاضر بازگردانی این کتاب در مراحل آخر خود است و به زوی  برای چاپ به انتشارات جامی سپرده خواهد شد. این کتاب شامل حدودا 350 صفحه شده است.

این مترجم گفت:‌ این کتاب شامل 50 داستان کوتاه است که البته حدود 13 داستان آن را می­توان داستان بلند محسوب کرد. بل این کتاب را پس از جنگ جهانی دوم نوشته است و داستان­های این مجموعه ضمن جریان داشتن در جامعه، به مفاهیمی چون عشق و زندگی پس از جنگ می­پردازد.
 

هاینریش بل نویسنده معاصر آلمانی در سال 1917 در شهر کلن متولد شد و در طول جنگ جهانی به عنوان سرباز در جبهه نبرد خدمت کرد. وی پس از جنگ به داستان­نویسی رو آورد و نوشته­هایش موجب تحول در داستان­نویسی در آلمان شد. این نویسنده در سال 1985 از دنیا رفت.
 

عبداللهی همچنین کتاب «هایدگر» را بازگردانی و گردآوری کرده است که چاپ سوم آن امسال توسط نشر مشکی به چاپ سوم رسید .

داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...