مجموعه داستان‌های کوتاه مینو رضایی با موضوع زنان، مهاجرت و آداب و رسوم‌ ایرانی در کتاب «ما چند نفر» منتشر شد.

مینو رضایی ما چند نفر

به گزارش کتاب نیوز، «ما چند نفر» نوشته مینو رضایی در 156 صفحه و قیمت 23 هزارتومان توسط نشر صاد در دسترس علاقمندان داستانهای ایرانی قرار گرفته است.

در قسمتی از این اثر میخوانیم:

فنجان را به خود فروغ خانم نشان داد که تفاله‌های قهوه در ته آن شکل یک چکمه قهوه‌ای سوخته را درست کرده بودند. سرهنگ به فروغ خانم گفت می‌داند که کفش به این بزرگی نشانۀ چیست؟ و فروغ خانم با خنده جواب داد کفش یعنی بخت. سرهنگ به پیشگویی‌های اغراق‌آمیزش دربارۀ این بخت بزرگ و راه روشن ادامه می‌داد ولی حواس فروغ خانم رفته بود به بیست سال پیش. زمانی که همسر مرحومش برای کار به شهرستان رفته بود و مدتها برای دیدن او و بچّه‌ها به تهران نیامده بود. این قضیه و پول کمی که همسرش برای ادارۀ زندگیشان می‌فرستاد فشار عصبی زیادی به فروغ خانم وارد کرده بود. اما عزت نفس و طبع بلندش به او اجازۀ درد و دل کردن با کسی را نمی‌داد. تا اینکه یک شب در خواب شوهرش را دید. در خواب بالای سر شوهرش ایستاده بود و با داد و بیداد از او گله می‌کرد که چرا به تهران برنمی‌گردد؟ چرا پول نمی‌فرستد؟ چرا کم تماس می‌گیرد؟ ولی در تمام مدت خواب فروغ خانم، شوهرش سرش را پایین انداخته بود و داشت بند کفشهایش را می‌بست. دوست فروغ خانم فردا صبح در تعبیر این خواب گفته بود کفش نشانۀ بخت است! شوهرت دارد زن می‌گیرد اختر!

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...