نتیجه یک تحقیق جدید نشان می‌دهد که بیشتر افراد بزرگسال، به دلایل متعدد کتاب‌های کاغذی را به کتاب‌های الکترونیک ترجیح می‌دهند.

نتیجه یک تحقیق: بیشتر مردم کتاب‌های کاغذی را ترجیح می‌دهند

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، راحتی مطالعه و استفاده از کتاب‌های دیجیتالی که روی تبلت‌ها، گوشی‌های هوشمند و دستگاه‌هایی نظیر کیندل به آن‌ها دسترسی داریم، بر کسی پوشیده نیست؛ اما نتیجه یک تحقیق جدید آشکار کرده که بیشتر مردم هنوز کتاب خواندن سنتی و کتاب‌های کاغذی را به کتاب‌های الکترونیکی ترجیح می‌دهند و به طور قطع هم باید امری رضایت‌بخش در ورق زدن کتاب‌ها و نگاه‌داشتن کتاب‌های فیزیکی در دست، وجود داشته باشد که بیش از دو سوم افراد بزرگسال در یک نظرسنجی جدید اظهار کرده‌اند انتخاب‌شان کتاب‌های کاغذی است.

پژوهشگران در این مطالعه که نتیجه آن به تازگی منتشر شده، با همکاری سازمان بین‌المللی آکسفام، نظرات 2000 پاسخ‌دهنده در انگلستان درباره کتاب‌های کاغذی و دیجیتالی را مورد بررسی قرار داده‌اند.

نزدیک به نیمی از پاسخ‌دهندگان اعلام کرده‌اند که از ورق زدن فیزیکی کتاب‌ها لذت می‌برند و 42 درصد نیز گفته‌اند دوست دارند کتاب‌ها را در دستانشان لمس و احساس کنند. این در حالی است که 32 درصد نیز ادعا کرده‌اند وقتی کتاب کاغذی می‌خوانند، بیشتر در عمق داستان فرو می‌روند و درگیر آن می‌شوند و 16 درصد نیز به این خاطر که خرید کتاب‌های کاغذی آن‌ها را به یاد کتابخانه می‌اندازد، آن را به کتاب‌های دیجیتالی ترجیح می‌دهند.

نکته جالب‌توجه این است که بیش از 35 درصد از پاسخ‌دهندگان اقرار کرده‌اند به این دلیل به خرید کتاب‌های کاغذی روی می‌آورند که می‌توانند با قراردادن‌ آن‌ها در کتاب‌خانه، پس‌زمینه خوبی در ملاقات‌ها و جلسات آنلاین در فضای پشت سرشان فراهم آورند.

و در مجموع تنها 16 درصد از افراد مورد تحقیق، خواندن کتاب‌های دیجیتال را ارجح دانسته‌ و 8 درصد نیز طرفدار کتاب‌های صوتی بوده‌اند. نتایج دیگر این مطالعه همچنین نشان داد که بیشتر این افراد بزرگسال -که به صورت رندومی در این نظرسنجی شرکت کرده‌اند- سه ساعت در هر هفته را به مطالعه اختصاص می‌دهند.

دکتر آنا تورونی، روانشناس و بنیانگذار کلینیک روانپزشکی چلسی می‌گوید: «مردم ترجیح می‌دهند کتاب‌های کاغذی بخوانند؛ زیرا کتاب‌های کاغذی چیزی ملموس‌تر و عیان‌تر را به خواننده ارائه می‌دهند و احساس ماندگاری بیشتری را به وجود می‌آورند. مطالعه به فرد حس و شکلی از گریز می‌بخشد و درست به مثابه وقفه و استراحتی کوتاه در میان روزمرگی‌های افراد و نیز فرصتی برای یاد گرفتن چیزهای جدید و گسترش ذهن و فکر است.»

نتایج دیگر این مطالعه اطلاعات جالب دیگری را آشکار کرده است. بیش از نیمی از پاسخ‌دهندگان به این نظرسنجی هدف خود را از مطالعه رسیدن به آرامش تعریف کرده‌اند. 46 درصد نیز به عنوان تفریح و جدایی از زندگی واقعی و روزمره و بیش از 3 نفر از 10 نفر نیز آن را وسیله‌ای برای یادگیری چیزهای جدید تلقی کرده‌اند. 39 درصد نیز رسیدن به احساس شادمانی و خوشحالی و نزدیک به 45 درصد نیز عنوان کرده‌اند با شروع کرونا و قرنطینه کتاب‌خوان‌تر شده‌اند. 85 درصد نیز تاکید کرده‌اند بعد از اتمام پاندمی و شروع تعطیلات با خود تعدادی کتاب به سفر خواهند برد.

گفتنی است که 72 درصد از افرادی که در این نظرسنجی شرکت‌کرده‌اند، مدعی شده‌اند کتاب‌های دست دوم خریداری می‌کنند و کتاب‌ها در زمره بیشترین آیتم‌هایی هستند که آن‌ها ترجیح می‌دهند به صورت پیش‌تر استفاده‌شده تهیه کنند.

برخی ارزان بودن، آسیب کم‌تر رساندن به محیط زیست، لذت بردن از بوی کتاب‌های کهنه و خوانده شده و 15 درصد نیز امید به یافتن نامه و یادداشت در لابلای صفحات کتاب را دلیل خریداری کتاب‌های دست دوم عنوان کرده‌اند.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...