کتابخانه عمومی شهر تورنتو آماری از دانلود کتاب‌های الکترونیک از سایت این کتابخانه در سال 2020 منتشر کرده است که در نوع خود رکوردی در دنیای کتاب‌خوانی محسوب می‌شود.

کتابخانه عمومی تورنتو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، مردم کانادا در بین کشورهای مختلف جهان به کتابخوانی مشهور هستند؛ ولی در ایام قرنطینه به نظر می‌رسد علاقه مردم این کشور به کتاب به خاطر شرایط جامعه بیشتر هم شده باشد. کتابخانه عمومی شهر تورنتو آماری از دانلود کتاب‌های الکترونیک از سایت این کتابخانه در سال 2020 منتشر کرده است که در نوع خود رکوردی در دنیای کتاب‌خوانی محسوب می‌شود.

بر اساس آمارهای منتشرشده توسط کتابخانه عمومی تورنتو در سال 2020 بیش از 8میلیون کتاب الکترونیک توسط کاربران برای مطالعه دانلود شده است و آمارهای کتابفروشان این کشور نیز حاکی از افزایش 32درصدی فروش کتاب‌های الکترونیک و کتاب‌های صوتی در این سال است. کتابخانه عمومی تورنتو 100 شعبه در سراسر کشور دارد که به ارائه خدمات مربوط به کتاب‌های چاپی و الکترونیک می‌پردازد.

به گفته مسئولان این کتابخانه امسال هشتمین سال متوالی است که این کتابخانه بیشترین آمار مربوط به مراجعه کاربران و علاقمندان به کتاب را داشته است که رقم‌های اعلام‌شده در حوزه امانت کتاب‌های مختلف نیز صاحب رکوردی بی‌سابقه در سال 2020 است. بیشتر شعبه‌های این کتابخانه در سال گذشته تقریباً به‌طور کامل تعطیل بوده؛ ولی همچنان به ارائه خدمات آنلاین پرداختند.

خبر خوب مسئولان کتابخانه‌ تورنتو برای کاربران در سال جدید میلادی این است که گویا همچنان همه خدمات مربوط به کتاب‌های الکترونیک برای مشترکان ثابت این کتاب‌ها رایگان خواهد بود و حتی کاربران می‌توانند از سایت این کتابخانه موسیقی گوش کرده و فیلم‌های سینمایی تماشا کنند. این کتابخانه در دو سال پیش دسترسی کاربرانش به حدود 30هزار محتوای متنی و ویدئویی را فراهم کرده است که تا پیش از این کاربران مجبور بودند برای مشاهده آنها هزینه پرداخت کنند.

در دوران قرنطینه کتابخانه عمومی شهر تورنتو یک سری کارت‌های دیجیتال برای کاربران غیرعضو این کتابخانه منتشر کرده بود که ساکنان این شهر تنها کافی بود با ثبت‌نام در این کتابخانه قادر شوند به آرشیو کتاب‌های الکترونیک دسترسی داشته و آنها را امانت بگیرند.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده مدارس خصوصی اولین بار در سال 1980 توسط رونالد ریگان مطرح شد... یکی از مهم‌ترین عوامل ضعف تحصیلی و سیستم آموزشی فقر است... میلیاردرها وارد فضای آموزشی شدند... از طریق ارزشیابی دانش‌آموزان را جدا می‌کردند و مدارس را رتبه‌بندی... مدارس و معلمان باکیفیت پایین، حذف می‌شدند... از طریق برخط کردن بسیاری از آموزش‌ها و استفاده بیشتر از رایانه تعداد معلمان کاهش پیدا کرد... مدرسه به‌مثابه یک بنگاه اقتصادی زیر نقاب نیکوکاری... اما کیفیت آموزش همچنان پایین ...
محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...