تصاویری ببینید از نفشه‌ها و ماکت‌های کتابخانه سونگدو در کره جنوبی که در واقع یک مغز مصنوعی است. ساختمان این کتابخانه نه تنها از نظر شکل و ظاهر شبیه مغز انسان طراحی شده؛ بلکه کارکردها و بخش‌های آن نیز از نمونه‌های زیستی الهام گرفته شده است.

یک کتابخانه با الهام از مغز انسان در کره جنوبی | گزارش تصویری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در بسیاری از کشورهای جهان کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌های زیبای زیادی وجود دارند که هر کدام بر اساس شکل و اندازه و طرح خاصی ساخته شده است که طراحی جدید شرکت معماری بولینگن واقع در بروکلین نیویورک یکی از این سازه‌هاست. کتابخانه سونگدو در کره جنوبی یکی از آخرین پروژه‌های این شرکت است که در واقع یک مغز مصنوعی است و ساختمان آن نه تنها از نظر شکل و ظاهر شبیه مغز انسان طراحی شده بلکه کارکردها و بخش‌های آن نیز از نمونه‌های زیستی الهام گرفته شده است.

یک کتابخانه با الهام از مغز انسان در کره جنوبی | گزارش تصویری

به گفته مسئولان شرکت معماری بولینگن (Bollingen) ساختمان این کتابخانه دارای بخش‌های مختلفی است که توسط سیستمی الکترونیک با یکدیگر ارتباط دارند و هر کدام برای کار واحدی در نظر گرفته شده است. برای ارائه خدمات کتابخانه‌ای به مراجعان هر کدام از بخش‌ها دارای بانک‌ اطلاعاتی خاصی هستند که هر کدام از این منابع داده با بخش‌های دیگر ارتباط دارند.

یک کتابخانه با الهام از مغز انسان در کره جنوبی | گزارش تصویری

در این کتابخانه با شبکه‌ای از ساختارهای فیزیکی روبرو هستید که مثل مغز انسان با یکدیگر هماهنگ هستند و راه‌پله‌های مارپیچ آن نیز از ناحیه کورتکس مغز الهام گرفته شده است. مثل نورون‌های مغز انسان هر کدام قفسه‌ها به طور خاصی طراحی شده است که هر کدام استقلال خاص خود را دارد ولی در شکل کلی وابسته به یکدیگر هستند.

یک کتابخانه با الهام از مغز انسان در کره جنوبی | گزارش تصویری

درختچه‌های مصنوعی استفاده‌شده در ساختمان کتابخانه نیز بر اساس ساختارهای مغز انسان ساخته شده و حتی شکل و رنگ‌ آنها نیز با ساختارهای زیستی هماهنگی دارد. گفته می‌شود طراحان این ساختمان از داستان «آلیس در سرزمین عجایب» نیز الهام گرفته باشند. در این داستان آلیس به مغزی عجیب و غریب می‌رسد که در واقع نام خودش را کتابخانه گذاشته است.

یک کتابخانه با الهام از مغز انسان در کره جنوبی | گزارش تصویری

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...