"النا پونیاتوسکا"، نویسنده مکزیکی سه‌شنبه شب با رمان "قطار اول عبور می‌کند" جایزه معتبر ادبی "رومولو خالخوس" را که هر دو سال یک بار به بهترین رمان اسپانیایی زبان اهدا می‌شود، از آن خود کرد.
به گزارش آسوشیتد پرس، این رمان به داستان زندگی یک کارگر راه آهن می‌پردازد که در مبارزه برای حقوق کارگری در مکزیک شرکت می‌کند.

پونیاتوسکا که خود روزنامه نگار و فعال سیاسی نیز هست، در این باره گفت: «مشکلات کشورم همیشه دغدغه من بوده است.»

این نویسنده درباره دریافت این جایزه اظهار داشت: «وقتی کسی مثل من به سن 75 سالگی می‌رسد، چنین سرانجامی برایش فوق العاده است. این جایزه‌ای به کل آمریکای لاتین است و دریافت آن یک افتخار بی‌نظیر برای من محسوب می‌شود.»

جایزه رومولو خالخوس به یاد رمان‌نویس و رئیس جمهور سابق ونزوئلا، به نام او در سال 1967 بنیان گذاشته شد.

"ماریو بارگاس یوسا "، رمان‌نویس مشهور پرویی نخستین نویسنده‌ای بود که این جایزه را دریافت کرد. او در سال 1967 این جایزه را به خاطر رمان "خانه سبز" از آن خود کرد. از سوی دیگر رقیب یوسا، "گابریل گارسیا مارکز"، نویسنده کلمبیایی (برنده نوبل ادبیات) نیز از برندگان این جایزه بوده است. او این جایزه را در سال 1972 به خاطر رمان "صد سال تنهایی" دریافت کرد.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...