«الگا توکارچوک» [Olga Tokarczuk] نویسنده لهستانی برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۸ از تاسیس یک بنیاد ادبی برای حمایت از نویسندگان و مترجمان خبر داد.

اولگا توکارچوک

به گزارش ایسنا به نقل از فرست نیوز، این نویسنده ۵۷ ساله که هم‌اکنون مهم‌ترین نویسنده ادبیات لهستان محسوب می‌شود در یک نشست خبری از ایجاد یک بنیاد ادبی در شهر وروسلاو خبر داد که هدف آن اعطای بورسیه‌های تحصیلی به نویسندگان، مترجمان و برگزاری دوره‌های آموزشی در حوزه ادبیات است. 

این بنیاد ادبی قرار است در محلی برپا شود که پیش‌تر محل زندگی «تیموتئوش کارپوویچ» شاهر نامدار لهستانی بوده است. 

«توکارچوک» امسال در حالی به عنوان برنده نوبل سال ۲۰۱۸ معرفی شد که برگزاری این جایزه به دلیل رسوایی اخلاقی در آکادمی سوئد یک سال به تاخیر افتاد و «توکارچوک» و «پیتر هاندکه»[Peter Handke] همزمان به عنوان برنده‌های سال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ شناخته شدند. 

«توکارچوک» که از ابتدای سال نامش در میان شانس‌های کسب نوبل ادبیات قرار داشت، پانزدهمین نویسنده زن برنده نوبل ادبیات و سومین زنی است که در سال‌های اخیر پس از «آلیس مونرو» در سال ۲۰۱۳ و «سویتلانا آلکسیویچ»  در سال ۲۰۱۵، به عنوان برنده نوبل ادبیات معرفی می‌شود. دیگر نویسندگان زن برنده نوبل ادبیات از سال ۲۰۰۰ به بعد، «الفریده یلینک» در سال ۲۰۰۴، «دوریس لسینگ» در سال ۲۰۰۷ و «هرتا مولر» در سال ۲۰۰۹ بوده‌اند.

«توکارچوک» پیش‌تر در سال ۲۰۱۸ توانست برای رمان «گریزها» موفق به کسب جایزه بوکر بین‌الملل شود تا اولین نویسنده لهستانی باشد که چنین جایزه‌ای را کسب می‌کند. او در سال ۲۰۱۹ نیز برای رمان «استخوان‌های مردگان را شخم بزن» به جمع نامزدهای نهایی جایزه بوکر بین‌الملل راه یافت.

«داستان‌های عجیب»، «دست‌نوشته‌های یعقوب»،‌ «آنا در گورهای جهان»، «آخرین داستان‌ها»، «عروسک و مروارید» و «قصه‌های کریسمس» از جمله دیگر آثار این داستان‌نویس و شاعر لهستانی هستند. 

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...