بازنمایی اثرات شبکه‌های اجتماعی | ایبنا


به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، رمان «یافتن لایلا» [Find Layla] نوشته مِگ اِلیسن [Meg Elison] با ترجمه هادی امینی، از سوی نشر چترنگ به کتاب‌فروشی‌ها رسید. این کتاب (که سپتامبر 2020 در آمریکا منتشر شده) نخستین تجربه اِلیسن در حوزه رمان‌نویسی است.

یافتن لایلا» [Find Layla] مگ اِلیسن [Meg Elison]

هادی امینی، مترجم این رمان می‌گوید: «لایلا آرزو دارد معمولی باشد؛ مثل بقیه همکلاسی‌هایش؛ اما نوع متفاوتی از سختی‌ها و دشواری‌های اجتماعی را تجربه می‌کند و به اقتضای سن و تکیه بر هوش بالایش، رویکرد متفاوتی را هم برای رهایی از شرایطش پیش می‌گیرد.» انتشار این کتاب بهانه‌ای شد تا با او به گفت‌وگو بنشینیم که در ادامه می‌خوانید.

رمان «یافتن لایلا» نوشته مگ الیسون، اخیراً با ترجمه‌ای از شما منتشر شده است. قهرمان اصلی این رمان، دختری نوجوان است و داستان به ماجراهایی می‌پردازد که او با آنها مواجه یا -بهتر است بگوییم- دست‌به‌گریبان است. برای شروع، کمی درباره این رمان و داستانی را که روایت می‌کند، توضیح دهید.
یافتن لایلا، داستان چند روز متوالی از زندگی دختر نوجوانِ بدسرپرستی را روایت می‌کند که در عین مشکلات، تلاش دارد از برادر کوچکش هم مراقبت کرده و خانواده‌ای را حفظ کند که چندان شبیه خانواده نیست. لایلا در طول ماجراهای این کتاب -که بازه زمانی کوتاهی هم دارد- اتفاقات خوب و بدی را تجربه می‌کند؛ اتفاقاتی که خواننده را با خود همراه کرده و حس درد و رنج یا شوق و خوشحالی یک نوجوان را در خواننده ایجاد می‌کند.

لایلا به نوعی از سوی خانواده‌اش فراموش شده است. از شخصیت‌پردازی، فصاسازی، سبک و نوع روایت داستان بگویید.
روایت داستان به صورت خاطرات روزانه لایلا، شخصیت اصلی داستان است که گویا در دفتر خاطراتش می‌نویسد. گاهی فلش‌بک‌هایی در داستان وجود دارد تا در موارد لازم، پیشینه و علل شرایط فعلی روشن شود. لایلا، دختر نوجوانِ باهوشی است که متاسفانه به دلیل نبود پدر و وجود مادری بی‌تفاوت و بیمار، به رغم همه تلاش‌هایش شرایط خوبی ندارد. لایلا آرزو دارد معمولی باشد؛ مثل بقیه همکلاسی‌هایش. اندی، برادر لایلا هم پسربچه‌ای خردسال است که درک درستی از شرایط زندگی ندارد و لایلا تنها تکیه‌گاه و به نوعی سرپرستش محسوب می‌شود. دوست صمیمی لایلا و مادرش هم در داستان حضور پررنگی دارند که تلاش می‌‌کنند به لایلا کمک کنند، اما گاهی این کمک‌ها ناخواسته اوضاع را بدتر می‌کند. داستان در مجموع چنان روایت صمیمی و امروزی‌ای دارد که به سرعت در ذهن خواننده جا گرفته و شما را با خود همراه می‌کند و یقینا همه احساسات خوب و بد لایلا را تجربه خواهید کرد.

نقش شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی بر زندگی امروزی را می‌توان از جمله نکات بسیار مهم و چشمگیر این کتاب دانست؛ موضوعی که این روزها دغدغه اغلب خانواده‌های ایرانی هم شده است.
نویسنده در این کتاب به‌طور غیرمستقیم آثار مثبت و منفی شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی و کاربردهای مفید ممکن آن را به تصویر می‌کشد. از شوخی‌ها و اذیت و آزارهای لایلا توسط همکلاسی‌های بدجنسش در اینستاگرام تا استفاده لایلا از شبکه توییتر برای رساندن پیغامش به برادری که گم شده و حتی کمک خواستن از مراجع قانونی و ترندشدن هشتگ یافتن لایلا برای کمک‌رسانی به این دختر نوجوان که در پایان کتاب هم منجر به تغییر وضعیت زندگی لایلا شد. در واقع در این داستان همه‌چیز از شبکه‌های مجازی شروع و با شبکه‌های مجازی تمام می‌شود. خواندن این کتاب برای روشنگری ابعاد کاربردی مثبت و منفی شبکه‌های مجازی نیز مفید است.

مگ الیسون نویسنده و مقاله‌نویس آمریکایی است که نوشته‌هایش اغلب مضامین توانمندسازیِ زنان و مثبت‌اندیشی را در برمی‌گیرد. الیسون در این رمان تا چه میزان به این مساله پرداخته است؟
در این کتاب هم مثل سایر آثار این نویسنده، تقریبا تمامی شخصیت‌های اصلی داستان زن هستند. مگ الیسون به خوبی توانسته بخشی از تجربیات و دغدغه‌های زنان در سنین مختلف و طبقات اجتماعی مختلف را به تصویر بکشد. قهرمان داستان هم دختری‌ است که ناخواسته در شرایط بسیار بد و ناعادلانه‌ای زندگی می‌کند؛ ولی دست از تلاش برای اصلاح وضعیت و بهبود شرایط نمی‌کشد. لایلا در طول این روایت، دست به هر کاری می‌زند تا جایگاه خودش را پیدا کند و حتی با آنکه خودش نوجوانی بیش نیست، از برادر کوچکش هم محافظت کند.

شخصیت اصلی کتاب‌های «مامای بی‌نام»، «اتا» و «فلورا» از این نویسنده، زن‌هایی هستند که سعی دارند از شرایط سخت و ستمگری که درگیر آن هستند، رها شوند که این مساله را می‌توان به باورهای نویسنده ارجاع داد. آیا شخصیت اصلی رمان «یافتن لایلا» نیز از چنین ویژگی‌هایی بهره‌مند است؟
طبیعتا لایلا هم دختری سختی‌کشیده و مصیبت‌زده است که در این داستان نوع متفاوتی از سختی‌ها و دشواری‌های اجتماعی را تجربه می‌کند و به اقتضای سن و تکیه بر هوش بالایش، رویکرد متفاوتی را هم برای رهایی از شرایطش پیش می‌گیرد. لایلا در مسیر سخت و دشواری که در این کتاب پیش گرفته و با تجربیاتی که طی دوره زمانی کوتاه این کتاب از سر می‌گذراند، برای نجات خود از شرایط دشوار ناخواسته و ساختن آینده‌ای بهتر تلاش می‌کند.

به نظر می‌رسد الیسون حتی در داستان‌هایش سعی دارد تا به رسالتش به عنوان یک کنشگر اجتماعی وفادار باشد. تحلیل شما از تاثیرگذاری اجتماعی نویسندگان در خلق آثارشان چیست؟
تک‌تک اعضای جامعه به نوبه خود و به میزان جایگاه اجتماعی خودشان بر ساختار اجتماعی تأثیرگذارند؛ اما نویسندگان و هنرمندان با خلق آثار خود و تأثیرگذاری بر حجم زیاد مخاطبان، یقینا نقش بیشتری می‌توانند داشته باشند. نویسندگان قادرند با ادغام هنجارهای درست و غلط در یک داستان خیالی، به طور نامحسوس به ترویج رفتارهای درست کمک کنند. همچنین می‌توانند با ساختن تصویر زشت و کریه از رفتارهای غلط، مردم را به دوری از این کارها هدایت کنند.

در حال حاضر کتابی در دست نگارش یا آماده انتشار دارید؟
در حال حاضر ترجمه کتاب «وی2» اثر رابرت هریس به اتمام رسیده که مراحل پیش از چاپ را توسط نشر چترنگ می‌گذراند و امیدوارم به‌زودی منتشر شود. همچنین قسمت اول مجموعه جیسون بورن، به نام هویت بورن را هم برای نشر رایاکتاب در دست ترجمه دارم.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...