نشر نون نخستین کتاب امیلی هنری [Emily Henry]، نویسنده جوان آمریکایی، را روانه بازار نشر کرد.

امیلی هنری [Emily Henry] کتاب ساحلی» [Beach read]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «کتاب ساحلی» [Beach read]  شاخص‌ترین اثر این نویسنده موفق به حساب می‌آید و مریم رفیعی آن را به فارسی برگردانده است.

داستان «کتاب ساحلی» داستانی متفاوت و جذاب است؛ دو نویسنده به نام‌های ژانویه و گاس به‌خاطر یک شرط‌بندی قرار می‌گذارند ژانرهایشان را با هم عوض کنند و چیزی کاملاً متفاوت از سبک همیشگی‌شان بنویسند.

ژانویه عادت دارد خوبی‌ها و زیبایی‌های زندگی را ببیند، ولی فهمیدن حقیقت درباره یکی از مهم‌ترین افراد زندگی‌اش دنیای او را تکان داده و مجبورش کرده از رؤیای زیبایش بیدار و با حقیقت مواجه شود. گاس ذاتاً بدبین است و آن‌قدر سختی کشیده که دیگر نمی‌تواند عشق و خوبی‌های دنیا را ببیند؛ احتمالاً به همین خاطر است که پایان همه رمان‌هایش تلخ‌اند. گاس و ژانویه به‌واسطه دوستی‌شان یاد می‌گیرند نیمه دیگر لیوان‌ را ببینند، چیزی که تمام عمر نادیده‌اش گرفته بودند. ژانویه می‌فهمد زندگی همیشه در پایان‌های خوش خلاصه نشده و گاس درک می‌کند که عشق در دنیا وجود دارد،‌ حتی اگر از نظر پنهان شده باشد.

«کتاب ساحلی» یک داستان عاشقانه زیبا، عمیق و احساس‌برانگیز است. موضوعاتی که فراتر از درونمایه کتاب مطرح می‌شوند باعث می‌شوند کتاب پیچیده‌تر شود و شکل یک موقعیت واقعی را به خود بگیرد، مانند دوز بالای واقعیت وسط یک رؤیا.

داستان‌های امیلی هنری با محوریت عشق و خانواده است و چندین کتاب او در فهرست پرفروش‌های نیویورک تایمز قرار دارد. هنری در رشته نویسندگی خلاقانه در کالج هوپ و مرکز مطالعات هنری و رسانه‌ای نیویورک تحصیل کرده است. از دیگر آثار او می‌توان به «مردمی که در تعطیلات ملاقات می‌کنیم»، «عشقی که جهان را شکافت»، «‌وقتی آسمان روی اسپِلِندِر افتاد» و «یک میلیون ژوئن» اشاره کرد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
«من یک نقطه ضعف مرگبار دارم. دوست دارم فکر کنم همۀ ما داریم. حداقل وقتی مشغول نوشتنم این تصور کار را برایم راحت‌تر می‌کند حول این ویژگی خودتخریبی به همۀ قهرمان‌های داستانم جان می‌دهم و هر اتفاقی را که برایشان می‌افتد منوط به یک ویژگی خاص می‌کنم: چیزی که آنها برای محافظت از خود یاد گرفته‌اند و نمی‌توانند رهایش کنند، حتی وقتی که دیگر در خدمت‌شان نیست. مثلا شاید وقتی بچه بودی کنترل زیادی روی زندگی‌ات نداشتی؛ برای همین به منظور اجتناب از دلسردی، یاد گرفتی هرگز از خودت نپرسی واقعا چه می‌خواهی و این مدتی طولانی جواب داد. ولی حالا که فهمیده‌ای چیزی را که نمی‌دانستی می‌خواهی، به دست نیاورده‌ای، سوار بر خودروی بحران میانسالی با چمدانی پر از پول و مردی به نام استن در صندوق عقب ماشینت با سرعت دیوانه‌وار در اتوبان پیش می‌روی. شاید نقطه ضعف مرگبارت این است که راهنما نمی‌زنی....»

رمان «کتاب ساحلی» ۳۵۲ صفحه دارد و با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۶۸۰۰۰ تومان به ویترین کتابفروشی‌ها رسیده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...