عضو سابق نهضت مقاومت فرانسه که به دست آلمانیها بازداشت و شکنجه شده پس از چندسال غیبت برمی‌گردد و نامزد سابق خود، نیکول، را پیدا می‌کند. اما پیر عوض شده است، ساکت و بی‌حرکت است... پس از ماهها درد و رنج که او را تبدیل به تفاله‌ای از نوع انسان کرده بود، حاضر شده است که مردی را در کوره آتش بیندازد تا خود از آن نجات یابد.

سلاحهای شب | ژان برولر (ورکور)
سلاحهای شب
[Les Armes de la nuit]. سرگذشتی از ورکور (1) (نام مستعار ژان برولر(2)، 1902-1991)، نویسنده فرانسوی، که در 1946 منتشر شد. پیر (3)، عضو سابق نهضت مقاومت فرانسه که به دست آلمانیها بازداشت و شکنجه شده و به تبعیدگاه فرستاده شده است، پس از چندسال غیبت به زادگاه خود برتانی (4) برمی‌گردد و نامزد سابق خود، نیکول (5)، و برادر او، ژان ژاک را پیدا می‌کند. اما پیر عوض شده است، ساکت و بی‌حرکت است، و به طور اسرارآمیزی در انتظار آن است که چیزی عقده‌اش را بگشاید. به نیکول می‌نویسد: «شبحی به میان مردم برگشته است که حتی قادر نیست به سرچشمه‌های زلال خاطرات خود بازگردد.» پیر نیکول را همچنان دوست دارد،‌ ولی نمی‌‌تواند به او نزدیک شود، با او سخن بگوید؛ گویی نوعی انزجار مخفی مانع از ارتباط او با دنیای خارج است. شبی ژان ژاک تصمیم می‌گیرد که با پیر سخن بگوید: «هفته‌هاست که تو اینجایی و همه را از خود می‌رانی. خیال می‌کنی فرانسه پر از آدمهایی مثل توست؟» سپیده‌دم، پیر ناپدید می‌شود. هنگامی که پس از چند روز گوینده سرگذشت، او را در جزیره کوچکی که در آن مخفی شده است ملاقات می‌کند، پیر داستان خودش را برای او نقل می‌کند. پس از ماهها درد و رنج که او را تبدیل به تفاله‌ای از نوع انسان کرده بود، حاضر شده است که مردی را در کوره آتش بیندازد تا خود از آن نجات یابد. «انسانی زنده، یک دوست، یک رفیق، با چشمهایی که به آدم نگاه می‌کند و تبسمی بر لب دارد.» این شرح نابود کردن یک انسان، این داستان کوتاه را خاتمه می‌دهد. دنیا هرگز شبیه جنایتی را که در مورد پیر صورت گرفته به خود ندیده است. قربانی این جنایت را نمی‌توان یاری کرد. ما جز با یأس نمی‌توانیم شاهد تقلای رقت‌انگیز و امید و شکست او باشیم. نویسنده چنین نتیجه می‌گیرد: «اگر بتوانم روزی دوباره قلم در دست گیرم، حتی اگر مجبور باشم فراموشی همه مردم را زایل کنم، و مراحل شفای او را حکایت کنم، کسی از من خوشبخت‌تر نخواهد بود.»

سیروس ذکاء. فرهنگ آثار. سروش

1.Vercors 2.Jean Bruller 3.Pierre 4.Bretagne 5.Nicole

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...