ترجمه رمان «خبرِ بد» [Bad News] ادوارد سنت‌اُبین [Edward St Aubyn] که روایت اعتیاد جوانی در هم‌شکسته از یک خانواده اشرافی بریتانیایی و سفرش به آمریکاست، منتشر شد.

خبر بد» [Bad News] ادوارد سنت‌ابین [Edward St Aubyn]

به گزارش کتاب نیوز، مجتبی ویسی، مترجم کتاب «خبرِ بد» به ایسنا گفت: پیش‌ از این، از ادوارد سنت‌اُبین، رمان «بی‌خیال» را ترجمه کرده بودم. از طریق یکی از دوستانم با این نویسنده آشنا شدم، کتاب را خواندم و از سبک نگارشش خوشم آمد. کتاب را ترجمه کردم و بعد سراغ کتاب‌های دیگرش رفتم، گرچه فضای کتاب‌های «بی‌خیال» و «خبر بد» با هم متفاوت است.

او با اشاره به این‌که کتاب‌های یادشده در واقع دو رمان از سری پنج‌جلدی هستند، بیان کرد: «بی‌خیال» درباره کودکی شخصیت اصلی کتاب است و «خبر بد» هم درباره جوانی‌اش. شخصیت اصلی در جوانی گرفتار مواد مخدر می‌شود و برای کاری مجبور می‌شود به آمریکا برود. نوع فضاسازی، شخصیت‌پردازی در این داستان و تقابلی که این شخصیت انگلیسی با ورود به کشور آمریکا و با آن محیط دارد از نکات جذاب کتاب بود. او که از طبقه مرفه اجتماعی بوده و پول دارد، برای تهیه مواد مخدر، وارد لایه‌های زیرین و ممنوعه شده و اتفاقاتی برایش می‌افتد. دیدگاه فرد خارجی از لایه‌های زیرین جامعه آمریکا که متفاوت با ذهن اوست، برایم از نکات جذاب و دوست‌داشتنی رمان بود.

این مترجم افزود: نویسنده توانسته خیلی خوب تأثیر مواد مخدر را بر ذهن افراد تصویر کند، البته خود نویسنده درگیر اعتیاد بوده و با خوددرمانی توانسته خود را از این مسئله نجات دهد و بعدا به نویسندگی رو می‌آورد. او توانسته با ذکر جزئیات کامل، اتفاقاتی را که برایش می‌افتد به صورت مفصل بیان کند و شاهد چنین صحنه‌هایی هستیم.

ویسی سپس بیان کرد: مخاطبان ایرانی می‌توانند ارتباط نزدیکی با این کتاب برقرار کنند، دست‌کم بخشی که درگیر اعتیاد هستند البته ریتم داستان و کنشگری و سیر اتفاقات مخاطبان دیگری را هم نزدیک خود می‌کند؛ نوع روایت‌پردازی می‌تواند مخاطبان دیگری هم جذب کند و داستان جذابی است.

او در پایان با ابراز امیدواری برای ترجمه کتاب‌های دیگر این مجموعه گفت: کتاب‌ها به لحاظ فضا با یکدیگر متفاوت هستند. شخصیت‌های کتاب اول بیشتر اجتماعی خانوادگی بودند اما در «خبر بد» بار رمان بر دوش شخصیت اصلی است. کتاب سوم هم با رمان اول و دوم متفاوت است و شاید نویسنده در این زمینه تعمدی داشته و نمی‌خواسته فضا و نوع نگارشش را تکرار کند، نگارش و فضای داستان‌ها شبیه هم نیستند اما شخصیت‌ها یکسان هستند. می‌توان گفت هر کتاب در عین داشتن استقلال با کتاب‌های دیگر مرتبط است.

در نوشته پشت جلد کتاب نیز می‌خوانیم: ادوارد سنت‌اُبین (متولد ۱۹۶۰) نویسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی از جمله نویسندگان سرشناس معاصر اروپاست که برخی آثارش نامزد جایزه «بوکر» و جایزه «داستان گاردین» شده است. برخی منتقدان ادبی عقیده دارند که آثار سنت‌اُبین خوش‌خوان و لذت‌آفرین است و نثرش با افسونی ساده، نقاب از چهره شرارت برمی‌دارد.

رمان «خبر بد» او سوژه‌هایی برای پیگیری دارد: اعتیاد جوانی در هم‌شکسته از یک خانواده اشرافی بریتانیایی، سفر به آمریکا، و کشاکشی درونی که لحظه‌ای شخصیت اصلی را رها نمی‌کند. این رمان حکایت‌گر تجربه‌ای زیسته است، اما رخدادهای واقعی قبل از هر چیز به داستان تبدیل شده و جذابیت کار نویسنده هم در همین نکته نهفته است.

«خبر بد» نوشته ادوارد سنت‌اُبین با ترجمه مجتبی ویسی در ۱۹۰ صفحه با شمارگان ۳۳۰ نسخه و قیمت ۱۱۵ هزار تومان در انتشارات مروارید راهی بازار کتاب شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...