کتاب «غذا در قرآن» نوشته مصطفی بیان از سوی انتشارات آهنگ قلم شهر مشهد روانه بازار نشر شده است.

به گزارش ایبنا، نویسنده در کتاب «غذا در قرآن» تلاش دارد تا به فواید انواع خوراکی‌ها با استناد به آیات قرآن کریم و روایات ائمه معصومین(ع) بپردازد. مخاطبان در این کتاب می‌توانند با خواص میوه‌هایی مانند انار، انجیر، انگور، زیتون آشنا شوند.

به عقیده نویسنده، «اثر مستقیم تغذیه بر تندرستی انسان از دیرباز شناخته شده است و انسان از سده‌های پیشین با تجربه و آزمایش به روش صحیح تغذیه پی‌برده و طی هزاران سال ، انسان‌ها تغذیه و رشد کرده و در اثر همان تجارب و با تغذیه صحیح از زندگی سالم‌تر و طولانی‌تری برخوردار بوده‌اند.
 بنابراین اگرچه تغذیه امری کاملاً طبیعی است، اما اگر تنوع و تعادل در آن رعایت نشود، اختلالات تغذیه‌ای بروز خواهد کرد و عواقب ناشی از گرسنگی و سوء تغذیه در جهان امروز به مراتب تاسف بارتر خود را نشان خواهد داد.»

اسلام هم برای صحت و سلامتی جسم همانند صحت و سلامت روح اهمیت ویژه‌ای قائل است و برای تغذیه اهمیت فوق‌العاده‌ای قایل شده است، تا آن‌جا که هر نوع خوراکی را که برای جسم انسان زیان قابل توجهی داشته، حرام یا مکروه شمرده و از آن طرف، استفاده همه خوراکی‌ها  که برای بدن لازم هستند، مباح یا مستحب دانسته است.

کتاب «غذا در قرآن» نوشته مصطفی بیان، کارشناس علوم و صنایع غذایی با شمارگان هزار نسخه و به بهای 120 هزار ریال از سوی انتشارات آهنگ قلم شهر مشهد روانه بازار نشر شده است.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...