انتشارات جهاد دانشگاهی تهران کتاب «رهبری در صنایع خلاق»[Leadership in the creative industries] نوشته «کارن ال مالیا» [Karen L. Mallia] از فعالان رسانه‌ای را منتشر کرد.

رهبری در صنایع خلاق»[Leadership in the creative industries] نوشته «کارن ال مالیا» [Karen L. Mallia]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، موضوع رهبری و مدیریت منابع انسانی در صنایع خلاق بعد از ابلاغ درس مدیریت منابع انسانی در صنایع خلاق به دانشگاه‌های کشور و توجه به اهمیت موضوع مورد اقبال بیشتر علاقمندان این حوزه قرار گرفته است.

نویسنده این کتاب که نخستین بار در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، معتقد است زمانی‌که این کتاب در دست رهبران خلاق و با استعداد قرار گیرد می‌تواند ابزاری قدرتمند برای بروز خلاقیت و نوعی نوآوری شگفت‌انگیز باشد و زندگی افرادی را بهتر کند که در صنایع خلاق و سازمان‌های بسیار موفق تلاش می‌کنند

رهبری در صنایع خلاق در دوازده فصل به همه ابعاد و مولفه‌های فعالیت و هدایت مدیران و کارکنان این صنایع می‌پردازد.

دکتر سید «مهدی شریفی»، دانشیار دانشگاه تهران و دکتر «ناصر جنانی»، ترجمه و تحشیه کتاب را انجام داده‌اند. در تحشیه کتاب نیز، از مقالات متنوعی در حوزه رهبری در صنایع خلاق در یاری کتاب استفاده شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...