کتاب «انرژی و عدالت» نوشته ایوان ایلیچ با ترجمه محمدعلی موحد توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، نسخه اصلی این کتاب در سال ۱۹۷۴ در انگلستان چاپ شده است. این کتاب، یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه فلسفه زندگی» است که این ناشر چاپ می‌کند.

اصل این کتاب یا به تعبیر مترجمش رساله، برای اولین‌بار به صورت مقالاتی در سال ۱۹۷۳ در روزنامه لوموند پاریس چاپ شد. مقالات مذکور مبنای متنی شدند که به انگلیسی فراهم شد. این متن سپس به آلمانی با بسط و گسترش بیشتر چاپ شد. پس از آلمانی هم به زبان فرانسوی ترجمه و چاپ شد. موحد می‌گوید ایوان ایلیچ در سفری که به ایران داشت،‌ اعتبار متن آلمانی را تائید کرد و مترجم فارسی اثر هم متن انگلیسی و فرانسوی اثر را پیش چشم داشته است.

عناوین بخش‌های مختلف یا مقالات این کتاب به ترتیب عبارت است از: «بحران انرژی»، «صنعتی کردن حمل و نقل»، «سرسام سرعت»، «ارزش وقت»، «سرعت وقت‌خواره»، «انحصار غریزی صنعت»، «حد دست‌نیافتنی»، «درجات تحرک»، «ارباب یا دستیار؟»، «فقر صنعتی، صنعت‌زدگی، و بلوغ فنی».

مولف مطالب این کتاب، جهان فعلی را در معرض مخاطره و دغدغه‌ای جدی دیده و بر همین اساس مقالات خود را نوشته است. منشا این مخاطره، آینده و کمبود انرژی نیست بلکه فراوانی مصرف آن است. به عقیده ایلیچ، مصرف بی‌بندوبار انرژی نه‌تنها محیط زیست را به پلشتی می‌کشاند، محیط زیست معنوی را هم از بین می‌برد و به نابرابری‌ها دامن می‌زند.

ایلیچ بر این باور است که جهان ما با اتکای غیرمنطقی بر مصرف بی‌محابای انرژی، نابرابری آدم‌ها را به نحو غیرقابل تحملی زیاد کرده و بین فقیر و غنی فاصله انداخته است. او در این کتاب یا رساله در صدد اثبات همین مطلب است.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

مسافر معتاد، احمقانه‌بودن ترافیک مبتنی بر صنعت حمل و نقل را درک نمی‌کند. تصورات طبیعی او از فضا و وقت و سرعت، به‌وسیله صنعت مسخ‌شده است. نمی‌تواند خود را جز در نقش مسافر ببیند. اعتیاد به‌ اینکه مانند بار حملش بکنند، نیروهای فیزیکی و اجتماعی و روحی را که در پاهای آدمی وجود دارد از اختیار او خارج ساخته است. برای او، مفهوم سرزمین عبارت است از یک رشته مناظر دست‌نیافتنی که به‌سرعت تمام از میان آنها عبورش می‌دهند. دیگر نمی‌تواند منزل و ماوایی برای خود برقرار کند و نقش خود را بر روی آن بنگارد و حاکمیت خود را بر آن اعمال کند. این اعتماد به نفس را ندارد که بتواند دیگران را در حضور خود راه دهد و در فضای واحد، آگاهانه با آنان مشارکت نماید. او از تصور اینکه بدون توسل به وسایط نقلیه از محل خود دور شود عاجر است. اگر او را به خود بگذارند بی‌تحرک فرو می‌ماند.

مسافر معتاد باید یک رشته اعتقادات و انتظارات جدیدی برای خود دست‌وپا کند تا بتواند در جهان غریبی که هم تنهایی‌ها و هم آشنایی‌هایش مولود صنعت حمل و نقل است احساس آرامش کند. برای او گردهمایی آدمیان معنی ندارد مگر اینکه اتومبیل عده‌ای را به یک جای گرد آورد. چنین باورش شده است که نیروی سیاسی یا از ظرفیت سیستم حمل و نقل سرچشمه می‌گیرد و یا از دسترسی به صفحه تلویزیون حاصل می‌شود. آزادی حرکت را با آزادی حرکت داده شدن عوضی می‌گیرد.

سطح فعالیت دموکراتیک به‌زعم او وابسته است به نیروی حمل و نقل و وسایل ارتباطی. ایمان خود را به نیروی پا و زبان خویش از دست داده است. بنابراین آنچه می‌خواهد سرویس بهتری است برای یک مشتری؛ نه آزادی بیشتری برای یک شهروند.

او دیگر آزادی حرکت و آزادی بیان نمی‌خواهد. آنچه می‌خواهد این است که مثل بار حملش بکنند و وسایل خبری «اطلاعات» را به او برساند. او به دنبال تولیدات بهتر است نه آنکه زنجیر اسارت این تولیدات را بشکند.

اینک وقت آن فرارسیده است که حالی این موجود بشود که افزون‌طلبی‌های او نتیجه معکوس بار می‌آورد، بند او را سخت‌تر می‌کند و به کمبود بیشتر عدالت و فراغت و استقلال می‌انجامد.

این کتاب با ۱۱۲ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۵ هزار تومان منتشر شده است.

در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...