کتاب «نظریه‌ی بازتولید اجتماعی: بازترسیم طبقه، بازتمرکز بر ستم» [Social Reproduction Theory: Remapping Class, Recentring Oppressio] ویراسته تیتی باتاچاریا توسط نشر خوب منتشر و راهی بازار نشر شد.

نظریه‌ی بازتولید اجتماعی: بازترسیم طبقه، بازتمرکز بر ستم» [Social Reproduction Theory: Remapping Class, Recentring Oppressio]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «نظریه‌ی بازتولید اجتماعی» زیر نظر پرویز صداقت در ۲۹۴ صفحه و بهای ۱۴۰ هزار تومان ترجمه و منتشر شده است.

نانسی فریزر، لیز فوگل، دیوید مک‌نالی، سوزان فرگوسن، تیتی باتاچاریا و تنی چند دیگر نویسندگان این کتاب هستند. مترجمان این کتاب نیز نرگس ایمانی مرنی، محمد بیکران بهشت، منصوره خائفی، پریسا شکورزاده، پرویز صداقت و مرجان نمازی هستند.

نظریه‌ بازتولید اجتماعی نخستین کتابی است که به ‌اتکای توجه دوباره طی دهه‌ گذشته به توسعه‌ درک منسجم فمینیسم مارکسیستی از زندگی روزمره در سرمایه‌داری، نوشته می‌شود. نظریه‌ بازتولید اجتماعی نشان می‌دهد که مقوله‌ ذاتی سرمایه‌داری، نیروی حیات‌بخش آن، کار انسانی‌ست نه کالا. در این نظریه مسئله ستم (جنسیتی، نژادی، گرایش جنسی) در ارتباط ساختاری با تولید سرمایه‌داری، و ازاین‌رو شکل‌گرفته براساس آن، نظریه‌پردازی می‌شود.

این نظریه ریشه در تفکرات «ساموئل بولز و هربرت جینتیس» دارد. آنها از متفکرانی هستند که در دوران معاصر برای تحلیل نظام‌های آموزشی، قبل از هر چیز به ویژگی نیروها و روابط اجتماعی تولید توجه کرده‌اند. بخش عمده کار آنها در جهت اثبات این نکته بود که نظام آموزشی، عنصری اساسی در بازتولید تقسیم کار به‌شمار رفته و این امر در نهایت بیانگر تفوق و برتری طبقه سرمایه داری است. پیوند سه نهاد خانواده، کار و مدرسه چارچوبی اساسی برای نظریه آنها فراهم می‌سازد.

آنها نابرابری آموزشی را بخشی از تار و پود جامعه سرمایه‌داری دانسته و معتقد بودند که ساختار سلسله مراتبی ارزش‌ها، هنجارها و مهارت‌هایی که در عرصه کار وجود دارد، همان سلسله مراتب و روابظ موجود در کلاس است. به عبارت دیگر، مدرسه نهادی است که نابرابری‌های موجود بین طبقات اجتماعی را باز تولید کرده و مشروعیت می‌بخشد. کتاب معروف آنها «آموزش مدرسه‌ای نهادی در جامعه سرمایه داری آمریکا» (۱۹۷۶) نام دارد که مملو از جدول، نمودار و استدلال‌های مبتنی بر شواهد تجربی است.

................ هر روز با کتاب ................

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...