کتاب «آمریکا تور وداع» [America : the farewell tour] نوشته کریس هجز [Chris Hedges] با ترجمه محمدعلی شفیعی توسط انتشارات سروش منتشر و راهی بازار نشر شد.

آمریکا تور وداع» [America : the farewell tour] کریس هجز [Chris Hedges]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «افول آمریکا» از موضوعاتی است که در سال‌های اخیر، مورد بحث بسیاری از صاحب‌نظران در داخل و خارج از ایالات متحده بوده است. اکثر قریب به اتفاق، افول را امری حتمی دانسته و آمریکای امروز را با امپراتوری رومِ در حال سقوط مقایسه می‌کنند. کتاب «آمریکا تور وداع» هم مانند دو کتاب «جامعه انحطاط‌زده» نوشته روس گرگوری دوتات و «در سایه قرن آمریکایی؛ ظهور و افول قدرت جهانی آمریکا» نوشته آلفرد مک‌کوی از آثار مجموعه‌ای است که با محوریت این‌موضوع، با همکاری این‌ناشر و موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپای دانشگاه تهران منتشر می‌شود.

کتاب «آمریکا تور وداع» اثر کریس هجز خبرنگار مستقل آمریکایی است که سال‌ها برای نیویورک تایمز قلم زده و جایزه پولیتزر را نیز در کارنامه دارد. او دو دهه از عمر خود را در خارج از آمریکا گذرانده و درگیری‌های آمریکای مرکزی، غرب آسیا و یوگسلاوی سابق را از نزدیک تجربه کرده و ظهور و سقوط قدرت‌ها و کشورها را با چشمان خود دیده است.

هجز که فارغ‌التحصیل دانشگاه هاروارد است، در این کتاب به موضوع افول آمریکا در ابعاد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی پرداخته و با ادبیاتی روان و سلیس، وضعیت رو به زوال ایالات متحده را از زبان مردم روایت می‌کند. نویسنده در کتاب پیش‌رو، داستان زندگی واقعی مردمی را از زبان خودشان نقل می‌کند که همه روزه با مشکلاتی که لاینحل به نظر می‌رسد، دست و پنجه نرم می‌کنند؛ مشکلاتی که به بخشی ذاتی از نظام ایالات متحده تبدیل شده و در حال به پائین کشیدن این کشور از اریکه قدرت است.

این‌کتاب با ۴۷۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...