کتاب «تاریخ امیرالمومنین (ع)» از آثار مرحوم عباس صفایی حائری توسط انتشارات جمکران به چاپ یازدهم رسید.

تاریخ امیرالمومنین (ع) عباس صفایی حائری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «تاریخ امیرالمؤمنین» از آثار مرحوم عباس صفایی حائری پدر مرحوم علی صفایی حائری (عین صاد) به‌تازگی توسط انتشارات جمکران به چاپ یازدهم رسیده است.

قصه پرغصه مظلومیت مولا علی (ع)، قصه «مظلومیت انسان» و «غربت اسلام» است. خانه‌نشینی او، تبیین «خانه‌نشینی قرآن» و «عزلت ایمان» است. با این مظلومیت و خانه‌نشینی فقط او نبود که از حق مسلّم خویش محروم ماند، بلکه همه تاریخ بشری از نعمت رهبری و حکومت او بی‌بهره شدند. مظلومیت علی علیه السلام به تصریح پیامبر اکرم (ص) فقط در دوران زندگی او نیست، شهادت مظلومانه‌اش، مراسم تکفین و تدفین شبانه‌اش، قبر ده‌ها سال مخفی مانده‌اش، حق کتمان شده‌اش، مقامِ ناشناخته مانده‌اش، فرزندانِ شهید گشته‌اش و شیعیانِ شکنجه دیده‌اش، همگی استمرار مظلومیت او هستند.

کتاب «تاریخ امیرالمؤمنین» تلاشی است در نمایاندن گوشه‌ای از ستم‌هایی که از همان آغاز بر علی علیه‌السلام روا داشته شد. محقق این اثر، مرحوم «آیت الله عباس صفایی حائری» کوشیده‌اند تا با قلمی ساده و بی‌پیرایه با استناد به کتاب‌های اهل تسنّن و با تأکید بر روایات مخالفین پرده از توطئه‌های دشمنان بردارند و مظلومیت امیرالمؤمنین (ع) را برای آگاهی و هدایت آنان به تصویر کشند.

این کتاب دو جلدی از انتشارت جمکران اکنون به یازدهمین چاپ خود رسیده است. از دیگر آثار مرحوم عباس صفایی حائری پدر مرحوم علی صفایی حائری (عین صاد) که انتشارات جمکران به چاپ رسانده است می‌توان به «تاریخ پیامبر اسلام» و «تاریخ سیدالشهداء» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«عثمان از عمّالش کمک فوری خواست؛ ولی معاویه مصلحت خود را در این می‌دید که عثمان را یاری نکند تا کشته شود، آنگاه به بهانه خون او بجنگد تا به سلطنت برسد.

این مسلّم بود که عثمان ولایت‌عهدی را به معاویه نمی‌دهد، پس چاره معاویه منحصر به کشته شدن عثمان و طلب خون او بود. امیرالمؤمنین علیه السلام در ضمن نامه‌ای به معاویه می‌نویسد: «تو موقعی عثمان را یاری کردی که برای تو فایده داشت و در موقعی که نتیجه یاری به نفع عثمان بود، او را رها نمودی».

حقاً که تمام مطلب در همین دو جمله‌ای است که حضرت به معاویه اشاره فرمود، می‌دانست که عثمان گرفتار شورشیان است و کمک می‌خواهد بااین‌حال چرا خودش برای نجات او به سمت مدینه نیامد؟»

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...