کتاب «ایران و مسئله پایداری» کتابی ارزشمند و کاربردی‌ست که در چارچوب نظریه سیستم‌ها، مدل مفهومی جدیدی را بر پایه پایداری عرضه می‌کند؛ چرا که مهمترین کارویژه نظام‌های سیاسی، افزایش پایداری قلمروهای جغرافیایی-سیاسیِ تحت مدیریت آنهاست و هر ناپایداری در این قلمرو به ناپایداری نظام سیاسی و فعال شدن گسل‌های واگرایانه می‌انجامد. مضافا پایداری، توانایی ماندگاری سیستم است که پیش شرط توسعه دانسته می‌شود. یک سیستم پایدار، سامانه‌ای است که به ازای ورودی‌های محدود، پاسخ و خروجی آن در محدوده‌ای مشخص نوسان کند اما اگر پاسخ‌های نامحدود یا غیرقابل پیش‌بینی رخ دهد به معنای ناپایداری سیستم است.

خلاصه کتاب ایران و مسئله پایداری سجاد فتاحی

نظریه‌هایی گوناگون درباره علل پیشرفت یا سقوط جوامع انسانی در ۴ دسته اصلی (جغرافیا پایه، فرهنگ‌پایه، رخداد پایه و نهاد پایه) صورت‌بندی شده‌اند. در جوامعی چون ایران، نظریات تقدیرگرایانه را نیز باید افزود! اگرچه هیچیک از این نظریه‌ها به تنهایی نمی‌تواند تبیین دقیقی ارائه کند اما نویسنده معتقد است: عدم توجه به نشانه‌ها از سوی سیستم‌های حکمرانی، می‌تواند جوامع را به نقطه‌ای بی‌بازگشت و لبه آشوب برساند؛ یعنی نقطه‌ای که در آن حتی در صورت ایجاد اصلاحات در سیستم حکمرانی، جامعه وارد مرحله بی‌نظمی و به دنبال آن بنیانگذاری نظمی جدید می‌شود.

سجاد فتاحی، یک جامعه‌شناس است که دستی در تدوین بعضی گزارش‌های ملی داشته است و مثال‌های خود را به بعضی از آنها (حوضه آبریز زاینده رود و پسماند سراوان رشت) ارجاع می‌دهد. او بخوبی خرده سیستم‌ها را تبیین می‌کند که برای حل مسائل بزرگتر در سیستم بزرگتر، چگونه به نگاهی ٣۶٠درجه‌ای نیازمندیم.
نویسنده با ارجاع به کتاب ارزشمند «پوست در بازی» می‌گوید یکی از مهمترین علل وقوع بحران‌ها «پای‌گیر نبودن بازیگران در بازی» است یعنی سیاستگذاران کلان و میانی، خود را فارغ از تبعات مثبت و منفی تصمیمات خود می‌دانند و مؤاخذه نمی‌شوند.

این کتاب به مثابه یک دستینه (هندبوک) هفت مرحله و گام کلیدی در طراحی سیستم‌های اجتماعی بزرگ را بیان می‌دارد و با مثال‌های متعدد و حل تمرین و جداول کاربردی، کتابی آموزشی به شمار می‌آید. مقدمه روشنگرانه دکتر محسن رنانی نیز بر غنای آن افزوده است.

مسأله پایداری ایران را باید در ضعف‌های نظام حکمرانی آن جستجو کرد و از این‌رو لازم است مفاهیم این نظریه، تبدیل به گفتمان غالب در نظام حکمرانی کشور شود. نامزدهای ریاست جمهوری و کمپین‌نویسان آنان به جای کپی‌برداری از مدل‌های غیر بومی -که در چند سال اخیر رایج شده است- بهتر است برنامه‌های خود را براساس این مدل طراحی کنند تا پاسخی برای این سوال دو-سه هزار ساله پیدا شود که پریشانی در کار ایران و ایرانیان، نتیجه چیست؟ و حل مسأله را از کجا باید شروع کرد تا پایداری این اقلیم افزایش یابد. مطالعه و درس‌گیری از این کتاب برای همه مدیران راهبردی کشور نیز ضرورت دارد.

او پیشنهاد می‌کند اولا نظام آماری و رصد کشور، ضمن روزآمدی اطلاعات و شاخص‌ها و نحوه جمع‌آوری آن، متمرکز شود. ثانیا این مرکز به علاوه سازمان برنامه و بودجه، متنزع از دولت باشد و ثالثا به دلیل اهمیت محیط زیست در توسعه پایدار، سازمان حفاظت محیط زیست هم اقتداری چند برابر پیدا کند و ترجیحا مستقل از دولت باشد.

[این مطلب در صفحه شخصی دکتر حسین انتظامی منتشر شده است.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...