کتاب «و... واتیکان زن را آفرید» [Ave Mary : e la Chiesa inventò la donna] نوشته میکلا مورجا [Michela Murgia] با ترجمه لیلا کرمی از سوی نشر پژوهش شیرزاه روانه بازار کتاب شد.

و... واتیکان زن را آفرید» [Ave Mary : e la Chiesa inventò la donna] نوشته میکلا مورجا [Michela Murgia]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، سویه انتقادی نویسنده در این کتاب، بیشتر بر نقش و هویت زنان در لایه‌های متون مقدس، تفاسیر و حکایات و الگوپردازی‌ها و نیز بازتاب آن در شمایل‌ها و هنرهای تجسمی در فضای مذهبی تمرکز دارد. او در تحلیل نقادانه‌اش به تعابیر «مِسکین» و تصاویر تحمیل‌شده‌ای از سوی واتیکان اشاره می‌کند که از شخصیت پیچیده و رمزآلود مریم مقدس ارائه می‌شود.

میکلا مورجا با انتقاد موشکافانه‌ای، به زوایای گوناگون بازنمایی شخصیت مریم عذرا در روایات و حکایات و نیز در نشان دادن وی در تمثال‌های کلیسا، تاثیر قدرت واتیکان در دستکاری افکار عمومی در این نهاد را متناسب با اهداف و سیاست‌های مقتضی در دوره‌های مختلف روشن می‌کند و در آن ردپای تفکر مردسالارانه‌ای می‌بیند که در تار و پود تعالیمش نهفته است. وی به این ایستگاه می‌رسد که «پس باید حقیقت را فریب داد!»

هدفِ میکلا مورجا در بیان استدلال‌هایش در این کتاب، رساندن این پیام است که به دست آمدن روایت درست، نیاز به گرفتن زمام گفتار و نشر و توسعه آن در گستره روایت‌هایی است که سالیان سال بدان آغشته بوده‌ایم. زنان اولین گروهی هستند که در این آموزه‌ها با تبعیض جنسیتی و نادیده گرفته شدن مواجه بوده‌اند. این نوع تلاش‌ها در حوزه گفتار مسلط این مدعی را با خود دارد که چه زن و چه مرد، ناخواسته اسیر ذهنیت و پیش‌داوری‌هایی هستند که بر روابط میان آن‌ها حکم می‌کند و بر زندگی آنان سایه افکنده است.

این کتاب در ۲۱۵ صفحه و با قیمت ۵۵ هزار تومان منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...