پنجمین چاپ کتاب «معنای زندگی» [The meaning of life‬‬] اثر تری ایگلتون [Terry Eagleton] منتشر شد. ایگلتون ضمن اشاره به مباحث فیلسوفان در مساله «معنا»ی زندگی بحث می‌کند که این مفهوم مولفه‌ای متافیزیکی نیست.

معنای زندگی» [The meaning of life‬‬] اثر تری ایگلتون [Terry Eagleton]

به گزارش مهر، نشر بان پنجمین چاپ کتاب «معنای زندگی» اثر تری ایگلتون و ترجمه عباس مخبر را با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه، ۱۲۸ صفحه و بهای ۲۰ هزار تومان منتشر کرد. چاپ پیشین (چهارم) این کتاب در زمستان سال گذشته (۱۳۹۷) با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و بهای ۱۶ هزار تومان روانه کتابفروشی‌ها شده بود.

نخستین چاپ این کتاب را نشر آگه در سال ۱۳۸۹ با شمارگان سه هزار و ۳۰۰ نسخه و بهای پنج هزار و ۵۰۰ تومان منتشر کرده بود. چاپ نخست نشر بان از این کتاب نیز در سال ۱۳۹۶ با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و بهای ۱۰ هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

تری ایگلتون، یکی از خلاق‌ترین نظریه‌پردازارن و برجسته‌ترین متفکران در قید حیات روزگار ما، کتاب معنای زندگی را براساس پرسشی نوشته است که برخی آن را عجیب و جالب می‌بینند و برخی بی‌مورد. او در این کتاب به بررسی این مساله می‌پردازد که چگونه نویسندگان بسیاری در طول قرن‌ها، از مارکس گرفته تا شوپنهاور و شکسپیر و سارتر یا بکت در پی پاسخ به مساله معنا بوده‌اند. با این‌حال و به باور او، صرفاً در دوران مدرن است که این مساله به مسئله‌ای بغرنج بدل می‌شود، اما بسیاری از ما به‌جای سرشاخ شدن با آن، با نوعی احساس بی‌معنا بودن در زندگی خود کنار می‌آییم که از چیزهایی مثل فوتبال و کابالا و انواع عرفان‌بازی‌هایِ «عصر جدید» گرفته تا پناه‌بردن به بنیادگرایی، پرشده است.

از سوی دیگر، ایگلتون بحث می‌کند که بسیاری از افراد تحصیل‌کرده فکر می‌کنند که زندگی حادثه‌ای تکاملی است که هیچ معنای فی‌نفسه‌ای ندارد. با این حال به باور او، اگر زندگی ما معنایی داشته باشد، این معنا چیزی است که می‌توانیم آن را در زندگی خود سرمایه‌گذاری کنیم و چیزی نیست که به صورت حاضر و آماده در اختیارمان قرار گیرد. بنابراین، ایگلتون استدلال می‌کند که معنای زندگی نه راه‌حلی برای یک مساله، بلکه زیستن به یک شکل مشخص است. و این مساله نه متافیزیکی بلکه اخلاقی است. پس چیزی جدا از زندگی نیست، بلکه چیزی است که آن را سزاوار زیستن می‌سازد.

در بخشی از این کتاب آمده است: «معنای زندگی راه‌حلی برای یک مساله نیست، بلکه زیستن به شیوه‌ای معین است. این پرسش ماوراءالطبیعی نیست، بلکه اخلاقی است. چیزی جدا از زندگی نیست، بلکه چیزی است که زیستن را به امری ارزش‌مند بدل می‌کند می‌توان گفت حد معینی از کیفیت، عمق، فراوانی و فشردگیِ زندگی است. به این تعبیر، ‌ معنای زندگی خودِ زندگی است که به شیوه‌ای معین به آن نگریسته می‌شود. سوداگرانِ معنای زندگی عموماً در مقابل چنین ادعایی احساس دل‌سردی می‌کنند، زیرا به اندازه‌ کافی رازآمیز و شاهانه به نظر نمی‌رسد.»

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...