«شیطان به قتل می‌رسد» و «راز پرونده مختومه» عناوین دو اثر از آگاتا کریستی هستند که به تازگی در مجموعه ادبیات ترجمه نشر ثالث منتشر شده‌اند.

به گزارش ایبنا، محمد حسینی، نویسنده و دبیر تحریریه نشر ثالث گفت: این دو کتاب «شیطان به قتل می‌رسد» و «راز پرونده مختومه» نام دارند و به زودی «معمای کارائیب» و «جنایت از یاد رفته» نیز به جمع آثار این مجموعه اضافه می‌شوند. تعداد عناوین این مجموعه احتمالا به بیش از 50 اثر خواهد رسید.

«شیطان به قتل می‌رسد» بر اساس کتابی با عنوان «Card on the Table» ترجمه شده است؛ اثری که نسخه اصلی آن در سال 1936 میلادی منتشر شد و ترجمه اسکندانی از این اثر نیز در سال 1372 از سوی نشر روایت در ایران به چاپ رسید. همین کتاب چند سال بعد با عنوان «اتفاق بعد از شام» نیز راهی کتابفروشی‌ها شد. این کتاب از سری مجموعه‌هایی منتشر شده که هرکول پوآرو شخصیت اصلی آن است.

«راز پرونده مختومه» نیز در دهه 70 با ترجمه اسکندانی و با عنوان «راز دهکده سیتافورد» نیز در همان سال‌ها با ترجمه مرضیه دبشخو منتشر شده بود. این ترجمه‌ها بر اساس کتاب «Sittaford Mystery» به فارسی برگردانده شده است. این نخستین کتاب کریستی بود که در کتابفروشی‌های انگلیس و آمریکا با دو عنوان متفاوت توزیع شده بود. بر‌اساس این کتاب در مجموعه سریال‌های خانم مارپل نیز اثری ساخته شد.

آگاتا کریستی، نویسنده‌ی انگلیسی که از وی به عنوان «ملکه جنایت» یاد می‌کنند، در سپتامبر 1890 میلادی به دنیا آمد و 86 سالی که عمر کرد با بیش از 80 رمان جنایی که بر جای گذاشت، توانست نام خود را به عنوان پرکارترین نویسنده ادبیات جنایی جهان در ذهن مخاطبان ثبت کند. شخصیت‌های داستانی او خیلی زود مطرح شدند و به دنیای سینما نیز راه یافتند. کمتر کسی است که هرکول پوآرو، آتور هستینگز و خانم مارپل را نشناسد و داستان‌های جنایی آن‌ها را به خاطر نیاورد.

وی که با انتشار داستان‌های پلیسی توانست لقب «ملکه جنایت» را از آن خود کند به ‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی شناخته می‌شود که در راه توسعه و تکامل داستان‌های جنایی کوشیده‌اند.

«شیطان به قتل می‌رسد» در 414 صفحه و به بهای 18 هزار تومان و «راز پرونده مختومه» در 455 صفحه، به بهای 20 هزار تومان از سوی نشر ثالث منتشر شده‌اند. مترجم این دو کتاب جمشید اسکندانی است و هر یک از کتاب‌ها با شمارگان هزار و 100 نسخه راهی کتابفروشی‌ها شده‌اند.

   

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...