«شیرازیه» (سفرنامه شیراز) نوشته علی ‌عسگری افشار منتشر شد.

شیرازیه» (سفرنامه شیراز) نوشته علی ‌عسگری افشار

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب در ۲۱۸ صفحه با شمارگان ۲۰۰ نسخه و قیمت ۴۳ هزار تومان در انتشارات نگار و نیما (نگیما) عرضه شده است.

در بخشی از پیشگفتار کتاب می‌خوانیم: وجیزه‌ پیش‌ رو حاصل سه‌ سفر نگارنده به محدوده استان فارس است. یکی سه‌ شب کوتاه، همراه خانواده در دهه هفتاد و دو سفر هم در دهه نود و به تنهایی. در جغرافیای مشخصی سفر کرده‌ام و از مسیرها گفته‌ام ولی نه مثل یک جغرافی‌دان. و سیری در تاریخ کرده‌ام اما نه مثل یک تاریخدان. از طنز و تاریخ بهره‌ گرفته‌ام ولی نه رستم الحکما هستم و نه مکتوبم، رستم‌التواریخ!

سعی کرده‌ام پژوهش مرده‌ای نباشد. خشک و تاریخ‌زده نباشد و اگر از منابعی استفاده شده از نوع اطلاعات مندرج در بروشورها و کتابچه‌های معمول راهنمای سفر نباشد. و همچنین فقط معطوف به دیده‌های خود نمانم و گاه اجازه بازیگوشی‌های ذهنی به خود بدهم ولی نه آن‌قدر که از حال و هوای شیراز دور شوم. گاهی تداعی‌هایی پیش می‌آیند و از فیلم، قصه یا کتابی ذکر خیری می‌شود تا سویه داستان‌نویسم سبقت بگیرد از یک سفرنامه‌نویس متعارف! تداعی‌ها می‌توانند انحراف از مسیر مستقیم روایت را جذاب‌تر کنند.

به هر حال، سفره سفرهایی را برای سفردوستان و دوستداران شیراز پهن می‌کنم و هرچند سفره باشکوهی نباشد ولی امید دارم این طعام مختصر در شأن شیراز باشد.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...