اپرای «بانوی شهر صد دروازه» نوشته بابک روشنی‌نژاد در نشر عنوان منتشر شد.

بانوی شهر صد دروازه» نوشته بابک روشنی‌نژاد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این اثر روایت یک گوسان از ماجرای عاشقانه بهرام و همای در هنگامه نبرد ایران و روم است. داستان با جشن تیرگان در کاخ فرهاد پدر هُمای و آشنایی بهرام و هُمای آغاز می‌شود و با خبر تازش کراسوس و نبرد سورن با او در حوالی شهر حران و فراخواندن بهرام ادامه می‌یابد. در این میان زنی در قامت تیر آرش، روایات خودش را از سرگذشت سرزمین ایران می‌گوید.

بابک روشنی‌نژاد متولد ۱۳۵۶ مولف کتاب‌هایی چون «رویین»، «از نابهنگامی فرهنگ»، «هنر و مکانیسم پنهان» و «خوابیدن در خیابان» است.

در بخشی از کتاب اپرای «بانوی شهر صد دروازه» آمده است: «زن: باران می‌بارید و من می‌رفتم. باران می‌بارید و من از فراز، دخترکی را بر بالای پلی دیدم که چشمانش را بسته بود و باران به پیشانی‌اش می‌خورد. (دختری بر صحنه می‌دود. می‌ایستد. سر بالا می‌کند و چشمانش را می‌بندد.) من مردی دیدم که شهری ویران را می‌کاوید و آن‌گاه من آله‌ی بلندپرواز را دیدم که همبر با باد، با بال‌های بزرگ‌اش بر فراز دره‌ای چرخ می‌زد. آله، همان که پر خویش را به من بخشیده بود. (قالی بزرگی باز می‌شود. نقش عقاب بر آن) و من از فراز شهرها می‌گذشتم. آن‌گاه من مردمی را دیدم با کلمات تاریک. و من از ایشان گذشتم. من بر فراز سرزمین می‌رفتم و می‌رفتم. چندان که نهال‌های کلمات روشن پیاپی رستند و بالا آمدند و نغمه‌ها و سرودهایی شدند و سرانجام سرزمین به سخن درآمد. و سرزمین سخن گفت از چکامه‌های سرگذشت و خاطره. (گوسان پیش می‌آید. باقی در تاریکی.) سکوت.»

نشر عنوان اخیراً کتاب «بانوی شهر صد دروازه» را در ۴۶ صفحه، قطع رقعی و با قیمت ۸۰ هزار تومان عرضه کرده است.

................ هر روز با کتاب ................

صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعه‌ای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سال‌های زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقه‌اش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...