«دنیا از چشم یک کلاغ» برگزیده آثار ای‌سَنگ [Yi Sang]، شاعر و نویسنده کره‌ای توسط نشر پرنده منتشر شد.

دنیا از چشم یک کلاغ یی سانگ ای‌سنگ [Yi Sang]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب، مجموعۀ دوزبانه کره‌ای ـ فارسی که شامل برگزیدۀ شعر و داستان «ای‌سَنگ»، شاعر و نویسنده سنت‌شکن کره‌ای است در ۱۶۰ صفحه توسط نشر پرنده منتشر شده و با قیمت ۶۵هزار تومان در کتابفروشی‌های سراسر کشور در دسترس علاقه‌مندان است.

در معرفی کتاب توسط ناشر می‌خوانیم: سومین کتاب از جستارهای کره این نشر به «ای‌سنگ»، شاعر و نویسنده کره‌ای اختصاص یافته که توسط سعیدرضا اتحادی و "اینجا هونگ" به فارسی برگردانده شده است.

تأثیراتی که «ای‌سنگ» بر ادبیات و به‌ویژه شعر کره گذاشت به حدی چشم‌گیر بود که سال‌ها پس از مرگِ وی همچنان آثار او به زبان‌های دیگر ترجمه می‌شود و در سال ۲۰۲۱ ترجمۀ برگزیدۀ آثار او به زبان انگلیسی موفق به کسب جایزۀ بزرگ MLA در ایالات متحدۀ آمریکا شد و دولت کره نیز جایزۀ ادبی را به افتخار او نام‌گذاری کرده است.

آن‌چه که موجب توجه به آثار او شده است، تلاش او برای برانگیختن «خویش‌اندیشی» و «خودآگاهی» در جامعۀ دوران خود است. جامعه‌ای که در ابتدای راه قرارگرفتن تحت استیلای استعمار ژاپن بود و شاعران و نویسندگانی چون او تلاش می‌کردند تا آگاهی مردم خود را برای حفظ هویت و فرار از خمودگی برانگیزند.

مترجمان در مقدمه آورده‌اند: مجموعه حاضر که پیش روی شماست، به صورت مستقیم از زبان کره‌ای برگردان شده است. در این مجموعه بیشتر تمرکز بر اشعار «ای‌سنگ» است و تعدادی از داستان‌های کوتاه او که به نظم ساختگی جهان پیرامون اعتراض دارند نیز در پایان مجموعه گنجانده شده است. تلاش مترجمان بر کمترین دخل و تصرف در چارچوب متون بوده است؛ هرچند که عدم رعایت دستور زبان و اشتباه‌نویسی عمدی کلمات توسط شاعر در قالب ترجمه قابل احیاء نیست اما سعی ما بر این بوده است که عدم فاصله‌گذاری‌ها تا جایی که لذت خواندن را از بین نمی‌برد، حفظ شود.

یکی از شعرها با عنوان «پای تنها»:

«با گذشت ایام
عصای چوبی‌ام هم به تدریج
بزرگتر شده است
شماره پای کفشی را
که هیچ وقت به پا نکرده‌ام نگاه می‌کنم
و راهی را که طی کرده‌ام
حدس می‌زنم
چه حزن‌انگیز
با خود فکر کردم
که در آخر
من جای درخت را
بر زمین خواهم گرفت»

................ هر روز با کتاب ................

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...