در سایه‌سار قلم | جام جم


آثار علی موسوی گرمارودی، گنجینه‌ای از شعر و نثر پارسی به‌شمار می‌رود که در آنها دین، انقلاب و انسانیت به زبانی فاخر و شاعرانه در هم آمیخته‌ است. از «در سایه‌سار نخل ولایت» و «خط خون» گرفته تا ترجمه‌های قرآن و نهج‌البلاغه، او با خلق آثاری متنوع و عمیق، تعهد خود را به فرهنگ و ادب ایران نشان داده است.



سیدعلی موسوی گرمارودی، چهره‌ای برجسته در ادبیات معاصر ایران، شاعر، مترجم، نویسنده و حافظ‌پژوهی است که با آثارش، نامی ماندگار در تاریخ فرهنگ پارسی به‌جا گذاشته است. اوکه در۳۰فروردین۱۳۲۰ در قم زاده شد، در خانواده‌ای مذهبی و اهل علم پرورش یافت و این ریشه‌های عمیق دینی و ادبی، در کنار تجربه‌های سیاسی و اجتماعی‌اش، در آثار او بازتابی ژرف یافته است. گرمارودی با تسلط بر قالب‌های متنوع شعری، از قصیده و غزل گرفته تا شعر نو و سپید، و با خلق آثاری چون «در سایه‌سار نخل ولایت» و«خط خون»،به عنوان یکی ازپیشگامان شعر آیینی وانقلابی شناخته می‌شود.

شعر آیینی: تجلی دین و حماسه
گرمارودی در شعر آیینی معاصر، جایگاهی بی‌مانند دارد و دو اثر برجسته‌اش، «در سایه‌سار نخل ولایت» و «خط خون»، گواه این مدعاست. مجموعه «در سایه‌سار نخل ولایت» (انتشارات قدیانی، ۱۳۸۸)، که در منقبت و مرثیه حضرت‌علی(ع) سروده شده، با زبانی فاخر و ساختاری نیمایی، عظمت و مظلومیت امام اول شیعیان را به تصویر می‌کشد. این اثر، که در سال ۱۳۵۸ سروده شد از نظر موسیقایی و تصویرسازی، نمونه‌ای برجسته از شعر نوی دینی است.
«در سایه‌سار نخل ولایت/ ای کعبه دل را حرم امن/ ای کعبه جان را طواف تو!» این ابیات، با آهنگی نرم و تصاویری بدیع، احساس عمیق شاعر را به مخاطب منتقل می‌کند و نشان‌دهنده پیوند او با سنت‌های ادبی و دینی است.
«خط خون» (انتشارات سوره مهر، ۱۳۶۰)، دیگر شاهکار آیینی او، در رثای امام‌حسین(ع) و واقعه کربلا سروده شده است. این شعر با لحنی حماسی و ساختاری خطابی، شور انقلابی و غیرت دینی شاعر را بازتاب می‌دهد.
«خط خون، خطی که از پیشانی تو آغاز شد/ تا ابد بر پیشانی تاریخ ماند!» گرمارودی در این اثر، با بهره‌گیری از زبانی محکم و تصاویر زنده، مبارزه و شهادت را به مضمونی جاودان بدل کرده است.

شعر سپید و نو: نوگرایی با ریشه‌های اصیل
گرمارودی در شعر سپید نیز استادی خود را نشان داده و مجموعه‌هایی چون «عبور» (انتشارات صریر، ۱۳۷۴) و «سرود رگبار» (انتشارات سوره مهر، ۱۳۶۷) گواهی بر این توانایی‌ است. شعرسپید اوکه از تجربه‌های زیسته و عواطف انسانی سرچشمه می‌گیرد، زبانی روان و بی‌تکلف دارد که از کلیشه‌های رایج دهه‌های پیشین به دور است. بهاءالدین خرمشاهی در «گزینه اشعار گرمارودی» (انتشارات مروارید، ۱۳۸۳) درباره شعر سپید او می‌نویسد: «زبان گرمارودی در شعر بی‌وزن، از زبان مطنطن شاملو روان‌تر و از تزاحم خیال خالی‌تر است.» به‌عنوان‌مثال، در شعر «عبور»، شاعر با سادگی و عمق، حس گذر زمان و تأمل در زندگی را بیان می‌کند.
«عبور می‌کنم/ از کوچه‌های خاموش/ و سایه‌ام/ بر دیوارها می‌لغزد.» این ابیات، با ایجاز و تصویرسازی نرم، نشان‌دهنده تسلط او بر شعر نو و توانایی‌اش در خلق فضایی تأمل‌برانگیز است.

قصیده‌سرایی: احیای سنت فاخر
گرمارودی در قصیده‌سرایی نیز دستی توانا دارد و قصایدش که یادآور آثار خاقانی و انوری‌ است، از نظر فنی و زبانی در شعر معاصر کم‌نظیرند. در مجموعه «چمن لاله» (انتشارات سوره مهر، ۱۳۷۲)، قصیده‌ای در ستایش امیری فیروزکوهی می‌سراید که نمونه‌ای از احیای این قالب کهن است.
«فیروز باد کوه دماوند و کردرش/ کاستاده چون امیری در پیش لشکرش.» این بیت، با وزن سنگین و قافیه‌ای دشوار، تسلط شاعر بر زبان فاخر پارسی و قدرت او در بازآفرینی سنت را نشان می‌دهد. هرچند این آثار مخاطبان عام کمتری دارند، اما از منظر ادبی، گواهی بر مهارت و دانش اوست.

شعر انقلابی: صدای مبارزه و بیداری
گرمارودی در سال‌های پیش و پس از انقلاب اسلامی، با سرودن شعرهایی چون «باران اخم» و «تا ناکجاآباد» (هردو در انتشارات سوره مهر، ۱۳۶۵ و ۱۳۷۰)، به‌عنوان شاعری انقلابی شناخته شد. این آثار که در مجموعه‌های مختلف منتشر شده‌اند، با زبانی کوبنده و مضامینی بیدارگر، روح مبارزه را در مخاطب زنده می‌کنند. به‌عنوان‌مثال، در «باران اخم»، شاعر با تصاویری تند و لحنی معترض، خشم خود را از ظلم ابراز می‌کند.
«باران اخم می‌بارد/ از ابرهای خشمگین/ بر سرزمینی که خوابش سنگین است.» این شعر، که در فضای ملتهب دهه ۵۰ سروده شده، نشان‌دهنده تعهد گرمارودی به مسائل اجتماعی و سیاسی زمانه‌اش است.

آثار نثری: گستره دانش و تعهد
گرمارودی در نثر نیز آثاری ارزشمندخلق کرده که ازوسعت دانش و دغدغه‌های فرهنگی اوحکایت دارند. کتاب «دگرخند» (انتشارات قدیانی، ۱۳۸۰)، پژوهشی است درباره طنز، هزل و هجو در ادبیات پارسی که با نگاهی تحلیلی، این وجه از شعر را بررسی می‌کند. «غوطه در مهتاب»(انتشارات صریر،۱۳۷۶)،نقدی است بر شعر ۳۲ شاعر معاصر که نشان‌دهنده تسلط او برنقدادبی است.همچنین،«جوشش وکوشش در شعر» (انتشارات سوره مهر،۱۳۸۲)و«زندگی و شعر ادیب‌الممالک فراهانی» (انتشارات هرمس، ۱۳۷۸) ازدیگر آثار نثری اوست که عمق بینش ادبی‌اش را به نمایش می‌گذارند.

ترجمه‌ها: بازنمایی کلام مقدس
ترجمه‌های گرمارودی از قرآن‌کریم و نهج‌البلاغه، از برجسته‌ترین دستاوردهای او در حوزه نثر است. ترجمه قرآن (انتشارات قدیانی، ۱۳۸۴) که برنده جایزه کتاب سال شد، با زبانی شاعرانه و درعین‌حال دقیق، کلام الهی را به فارسی بازمی‌نمایاند. به‌عنوان مثال، در ترجمه آیه۱سوره علق:«بخوان به نام پروردگارت که آفرید.» این سادگی و فصاحت، نشان‌دهنده تلاش او برای حفظ روح متن اصلی است. ترجمه نهج‌البلاغه (انتشارات سوره مهر، ۱۳۸۷) نیز با حفظ بلاغت کلام حضرت‌علی(ع)، اثری ماندگار در ادبیات دینی فارسی است: «مردم را با خوهای نیک بشناس، نه با گفتارشان.» این ترجمه‌ها، که مورد تحسین منتقدان قرار گرفته‌اند، گواهی بر مهارت او در انتقال مفاهیم والا به زبانی روان است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...