کتاب «جاهایی در جهان که مهربانی مهم‌تر از قانون است» [There are places in the world where rules are less important than kindness] نوشته کارلو رووِلّی [Carlo Rovelli] به‌تازگی با ترجمه سمانه نوروزی توسط نشر چترنگ منتشر و راهی بازار نشر شد.

جاهایی در جهان که مهربانی مهم‌تر از قانون است» [There are places in the world where rules are less important than kindness] نوشته کارلو روولی [Carlo Rovelli]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کارلو روولی، فیزیکدان نظری ایتالیایی است که تا به حال، فعالیت‌های زیادی در زمینه فیزیک فضا_زمان داشته و در کشور خودش و آمریکا مشغول به کار بوده است. او در حال حاضر رهبری گروه پژوهشی گرانش کوانتومی در مرکز فیزیک نظری شهر مارسی در فرانسه را به عهده دارد. کتاب «گفتارهایی از فیزیک» این‌نویسنده یکی از آثار مشهورش است که به زبان‌های زیادی ترجمه شده است.

از این‌نویسنده تاکنون ترجمه دو کتاب «واقعیت ناپیدا» و «نظم زمان» توسط نشر نو و ترجمه کتاب‌های «گفتارهایی از فیزیک»، «سیر زمان» و «روی دیگر حقیقت (سفر به گرانش کوانتومی)» توسط نشر چترنگ در ایران منتشر شده‌اند.

کتاب «جاهایی در جهان که مهربانی مهم‌تر از قانون است» مجموعه‌ای از مقالات و نوشته‌های این‌فیزیکدان هستند که طی دهه‌ گذشته (سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰) در روزنامه‌های مختلف ایتالیا چاپ شده‌اند و سال ۲۰۲۰ توسط نویسنده گردآوری و منتشر شدند. در این‌مقالات، صحبت از شاعران، دانشمندان و فیلسوفانی است که روولی را تحت تاثیر قرار داده‌اند.

جهانی که روولی در مقالات این‌کتاب ترسیم می‌کند، سرشار از پدیده‌هایی است که مطالعه هرکدام از آن‌ها، قطعه‌ای از راز هستی را آشکار می‌کند؛ از سازوکار شگفت‌انگیز آگاهی هشت‌پا تا فضای بی‌کران رازآلود، هرچه در این جهان هست، بخشی از این شگفتی را در خود دارد و انسان از دیرباز در کار مشاهده آن است.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

اما یک لحظه صبر کنید، شما درست می‌گویید که در این جهان الاغی که بتواند پرواز کند وجود ندارد. اما در جهان‌های دیگر وجود دارد. همه این جهان‌ها واقعا هستند؛ وجود دارند. ما الاغ‌های پرنده را نمی‌بینیم؛ چون در جهانی زندگی می‌کنیم که الاغ‌ها در آن پرواز نمی‌کنند. من از پنجره‌ام می‌توانم دریای مارسی را ببینم و کولوسئوم را نمی‌بینم؛ چون من در مارسی‌ام نه در رم. نه به دلیل اینکه مارسی وجود دارد و رم وجود ندارد. همان‌طور که اگر من در رم نباشم، رم وجود دارد، جهان‌های دیگر هم وجود دارد؛ حتی اگر ما در آن‌ها نباشیم. دقیقا کدام‌یک از این جهان‌ها وجود دارند؟ لوئیس همه این‌ها را پشت لبخندی آشتی‌جویانه پاسخ می‌دهد.

سال گذشته با شنیدن این تفکرات کمی گیج شدم و تصمیم گرفتم تا کمی دیوید لوئیس بخوانم، با اینکه فیلسوف نیستم و ابزارهای مفهومی لازم را در اختیار ندارم.

این‌کتاب با ۲۱۹ صفحه، شمارگان ۷۰۰ نسخه و قیمت ۴۷ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...