نویسندگان این کتاب بر این باورند که فرایند صوری و بالا به پایین توسعه علم در ایران به طور ماهوی حامل چنین آسیبی است و نظام علمیکشور برای صیانت از اخلاق حرفه ای علم نیازمند بهره مندی بیشتر از ظرفیت اجتماعات علمی، از جمله انجمنهای علمی، است.
به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «اخلاق علم و انجمنهای علمی در ایران» اثر معصومه قاراخانی و سید آیت الله میرزایی به تازگی به همت انتشارات آگاه به بهای 88 هزار تومان منتشر شد.
اگرچه توسعه ابعاد شناختی علم مورد وفاق کنشگران علم بوده و همواره از سوی آنها پی گرفته شده است، توسعه علم به مثابه یک فعالیت مدنی، بدون توجه به بن مایههای اخلاق علم، یا ممکن نیست یا آثار و نتایج مخربی برجای خواهد گذاشت. در ایران، از دو دهه گذشته به این سو، به پژوهشهایی بر میخوریم که برمسئلهدار بودن اخلاق حرفه ای علم تأکید کردهاند.
نویسندگان این کتاب بر این باورند که فرایند صوری و بالا به پایین توسعه علم در ایران به طور ماهوی حامل چنین آسیبی است و نظام علمیکشور برای صیانت از اخلاق حرفه ای علم نیازمند بهره مندی بیشتر از ظرفیت اجتماعات علمی، از جمله انجمنهای علمی، است. یکی از مهمترین دستاوردهای این پژوهش ساخت ابزاری برای بررسی ابعاد چهارگانه حرفه گرایی علم و سپس ساخت ابزار متناظر با ابزار پیشین برای سنجش ابعاد چهارگانه اخلاق علم است. آنچه در طرح ایده اخلاق حرفه ای علم در این پژوهش مدنظر است بر پایه ترکیبی از وظایف آکادمیک و فراآکادمیک است که برای یک حرفه ای فعال در علم متصور است.
کتاب پیش رو در دو بخش و هفت فصل تنظیم شده است. بخش اول کتاب با عنوان اخلاق حرفهای علم در انجمنهای علمی: تجربههایی از جهان شامل سه فصل است. در فصل نخست با اشاره به اهمیت علم به مثابه یک حرفه بر نقش اجتماعات علمی در توسعه علم تأکید میشود. موضوع کانونی این فصل مسئلهدار بودن اخلاق علم در ایران است و به نقش انجمنهای علمیبهعنوان رکن اجتماعات علمیو نمایندگان اصلی یک حرفه علمیمیپردازد.
در فصل دوم موضوع اخلاق علم، مسئولیت نقش حرفهای و نیز اهمیت اجتماعات علمیبه عنوان زمینهای برای ایفای این نقش به بحث گذاشته میشود. با بررسی مفهوم اخلاق به مباحث نظری و دیدگاههای جامعهشناختی درباره اخلاق حرفهای، انواع حرفهگرایی، نفش دانشمند و نیز اجتماعات علمیپرداخته میشود، سپس نقش حرفهای انجمنهای علمیرا در چارچوب چهارگانه حرفهگرایی مایکل بورووی شرح داده میشود. این الگوی چهار وجهی حرفهگرایی راهنمای این پژوهش تجربی در زمینه ایران نیز خواهد بود که نتایج آن در بخش دوم کتاب میآید.
نویسندگان در فصل سوم با استناد به تجربیات جهانی درباره عملکرد انجمنهای علمیدر زمینه اخلاق علم، به توضیح دو دسته از کارکردهای انجمنهای علمیمیپردازند: نخست تجربیات مربوط به تنظیم و اجرای کدنامههای اخلاقی و دیگر فعالیتهای انجمنی درباره اخلاق علم. سپس آنچه انجمنهای علمیبرای ترویج اخلاق حرفهای میتواند انجام دهند خواهد آمد و در ادامه دشواریها و موانع پیشروی انجمنها در انجام این نقش توضیح داده خواهد شد.
نویسندگان اشاره خواهند کرد که هر چند در حال حاضر بسیاری از حرفه ایها از مصادیق ناراستیهای علمیآگاه اند و سازوکارهایی برای رسیدگی به تخلفات علمیدر نظر گرفته شده است. این سوء رفتارها کاملاً از بین نمیرود و به عنوان بخشی از زندگی حرفهای با ما خواهد ماند، بنابراین آنچه اهمیت دارد به حداقل رساندن این سوء رفتارها و مدیریت ماهرانه آنهاست.
بخش دوم کتاب با عنوان اخلاق حرفهای علم در انجمنهای علمی: تجربههایی از ایران کاملا متمرکز بر مطالعه تجربی حرفه گرایی انجمنهای علمیدر ایران است. فصل چهارم از رویکردی انجمنی به توضیح فضای هنجاری علم در انجمنهای علمیو عوامل مؤثر بر رواج هنجارگریزی علم در ایران میپردازد.
در فصل پنجم درباره ماهیت و کارکرد انجمنهای علمیدر ایران بحث میشود. فصل ششم و هفتم حاصل کاربرد دو روش کمیو کیفی و ارائه یافتههای تجربی در این زمینه است. در این دو فصل درباره برداشت و تعریفی که رؤسای انجمنهای علمیایران از یک انجمن علمیدارند و وضعیت کنونی این انجمنها در ایران بحث و همچنین به نقش انجمنها درباره حرفهگرایی، اخلاق حرفهای و ارتقای شرافت علمیتوجه میشود.
در بخشی از مقدمه این اثر به قلم مؤلفان آمده است: «اگرچه توسعه ابعادِ شناختی علم مورد وفاق کنشگران علم بوده و همواره از سوی آنها پی گرفته شده است، توسعه علم به مثابه یک فعالیت مدنی، بدون توجه به بن مایههای اخلاق علم، یا ممکن نیست یا آثار و نتایج مخربی بر جای خواهد گذاشت. در ایران از دو دهه گذشته به این سو، به پژوهشهایی بر میخوریم که بر مسئلهدار بودن اخلاق حرفهای علم تأکید کرده اند.
نویسندگان این کتاب بر این باورند که فرآیند صوری و بالا به پائین توسعه علم در ایران به طور ماهوی حاصل چنین آسیبی است و نظام علمیکشور برای صیانت از اخلاق حرفهای علم نیازمند بهره مندی بیشتر از ظرفیت اجتماعات علمی، از جمله انجمنهای علمیاست. تنوع، گستردگی و جایگاه انجمنهای علمی– بالقوه – میتواند زمینه اخلاقی و حرفه ای توسعه علم را فراهم کند. گمان میرود انجمنهای علمیبه ویژه به دلیل نقش غیررسمیشان در فرآیند آموزش و جامعه پذیری اعضای خود و فاصله نسبی از سازوکار رسمیعلم، دارای چنین قابلیتی باشند، البته بر نقش اثرگذار انجمنهای علمیدر صیانت از شرافت علمیتأکید میشود و برخی از انجمنهای علمینیز در این زمینه فعالیتهایی انجام میدهند، اما هنوز دانش تجربی و سیستماتیک اندکی درباره تأثیر انجمنهای علمیبر حفظ شرافت علم و پیشگیری از کنشهای غیرحرفه ای در علم وجود دارد. در بررسی نقش انجمنهای علمیدر ایران تنها به عملکردهای علمیآنها مانند برگزاری کارگاه، کنفرانس، همایش، میزان جذب متخصصان سک رشته علمی، عضویت آنها در کمیسیونها تخصصی دولت و انتشارات(کتاب و مجله) اکتفا میشود و به نقش آنها در توسعه اخلاق علم و حفظ شرافت علمیو دانشگاهی چندان توجهی نمیشود. پژوهش موجود نیز اغلب به اهمیت انجمنهای علمیو کارکرد آنها در توسعه علم یا سیاستگذاری علم صرفاً در سطح نظری توجه داشته اند. همچنین هیچ یک از این پژوهشها به طور مشخص به نقش انجمنهای علمیدر مورد عملکردها و وظایف شان درباره اخلاق علم در حوزههای تخصصی توجه نکرده است. در نوشتههایی که به کارکرد انجمنهای علمیپرداخته اند نیز به جز برخی از تحقیقات که بر اساس پیمایش یا مطالعات اسنادی به بررسی نقش انجمنهای علمیدر پاره ای از وظایف و نقشها توجه کرده اند، درباره این کارکردها به طور جدی پژوهش نشده است. به ویژه اینکه نقش انجمنهای علمیدر صیانت از اخلاق حرفه ای علم موضوع پژوهشی مستقل نبوده است. از این رو به منظور بازخوانی نقش و عملکرد انجمنهای علمیدر ایران، این کتاب میتواند جای خالی مطالعات مربوط به نقش انجمنهای علمیرا در این موضوع مهم تا حدودی پر کند.»