بر اساس مقاله‌ای که در مجله علمی دانشگاه هاروارد منتشر شده است، معلوم شده است که مطالعه کتاب مغز را مجدداً شارژ کرده و نوعی استراحت برای فرد محسوب می‌شود.

 با کتاب مغز خود را شارژ کنید!

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا؛ «هیوج مک‌گویر» محقق و موسس شرکت تجاری و انتشاراتی لیبریوکس و پرس‌بوکس است که در کشور آمریکا یکی از مراکز مهم انتشاراتی محسوب می‌شود. این شخص موفق در امور تجارت و انتشارات در مقاله‌ای برای مجله مشهور هاروارد بیزینس وابسته به دانشگاه هاروارد تحقیقات شخصی خود را در اختیار عموم قرار می‌دهد. طبق تجربیات مک‌گویر مطالعه کتاب مغز را مجدداً شارژ کرده و نوعی استراحت برای فرد محسوب می‌شود.

بر خلاف عقیده و ذهنیت عموم مردم که فکر می‌کنند مطالعه کتاب مثل کارهای دیگر انسان را خسته کرده و او را از کارهایش بازمی‌دارد، برعکس مک گویر برای مجله دانشگاه هاروارد آمارها و ارقامی ارائه می‌کند که می‌تواند برای هرکسی انگیزه‌ای برای مطالعه کتاب‌های بیشتر باشد.

وی به تجربیات شخصی خود از مطالعه کتاب و مشاهدات و آمارهای ثبت کرده از کارمندانش به این نتیجه رسیده است که درست است که کتاب‌های خودشان حاوی اطلاعات هستند ولی همین اطلاعات می‌تواند از بار و حجم اطلاعات خسته کننده محیط پیرامون بکاهد و زمینه استراحت مغز را فراهم کند. به گفته مک‌گویر مطالعه کتاب نوعی پادزهر برای سیل عظیم اطلاعات روزمره است که موجب خستگی مغز می‌شود.

در مقاله‌ای که مک‌گویر برای مجله علمی دانشگاه هاروارد نوشته است، آمده است: مطالعه کتاب زمانی برای استراحت مغز و دوباره فکر کردن و تمرکز و بالا رفتن توان مغز برای کارکرد مجدد فراهم می‌کند. وی می‌گوید قبلاً عادت به کتابخوانی نداشتم و همیشه خسته بودم ولی شاید به نظر برسد کتاب خواندن به کارهای انسان اضافه می‌کند ولی کاملاً برعکس است. مطالعه کتاب آرامش روانی ایجاد کرده و موجب حل مشکلات می‌شود.

مک‌گویر در مقاله خود به تحقیق «دانیل لویتین» استاد دانشگاه و عصب‌شناس دانشگاه هاروارد اشاره می‌کند که دقیقاً درباره موضوع این مقاله مشاهدات جالبی دارد. وی با استفاده از اسکن مغزی و دیگر مشاهدات ثابت کرده است که مطالعه کتاب تنها 42 کالری به ازای هر ساعت مصرف می‌کند درحالیکه مطالعه مطالب دیگر در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی به ازای یک ساعت جستجو 65 کالری انرژی می‌گیرد.

تحقیقات دانشمندان عصب‌شناس نشان می‌دهد مطالعه رمان‌ها عملکرد مغز انسان را بهبود بخشیده و بخشی از مغز را فعال می‌کند که در تصمیم‌گیری و تصویرسازی نقش دارد. ایلون ماسک صاحب شرکت خودروسازی تسلا می‌گوید در طول روز 10 ساعت داستان و رمان مطالعه می کند که کمک زیادی به ارتقای شغلی‌اش کرده است. او می‌گوید در گذشته رمان‌های علمی تخیلی بسیاری خوانده است و همین رمان‌ها او را در تاسیس شرکت تسلا کمک کرده است.

محققان دانشگاه ساسکس اطمینان داده اند که در مواقع استرس باید مطالعه کرد. تحقیقاتی که انجام داده اند نشان داده است که مطالعه در مقایسه با موسیقی، پیاده روی و حتی قهوه بهترین روش برای غلبه به استرس است. افرادی که مورد آزمایش قرار گرفته بودند با مطالعه به مدت 6 دقیقه توانسته بودند استرس خود را کاهش دهند.

تحقیقات نشان داده است که ما انسان ها پس از مطالعه باهوش تر می شویم. چند روز پس از پایان کتاب مغز ما تغییرات مثبتی را نشان می دهد. دانشمندان دریافته اند که بهبود در کارکرد مغز به دلیل ارتباطات شدید در مغز و تغییرات عصبی است که در حافظه عضلانی ایجاد می شود.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...