کتاب «سرآغاز حیات» [Origin of life: what everyone needs to know] نوشته دیوید ویلسون دیمر [David Deamer] با ترجمه اقبال جاسمی توسط انتشارات ققنوس منتشر شد.

سرآغاز حیات» [Origin of life: what everyone needs to know] نوشته دیوید ویلسون دیمر [David Deamer]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۲۰ توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد چاپ شده است.

دانشمندان در مطالعه سرآغاز حیات دنبال مناطقی از زمین فعلی هستند که مشابه زمین اولیه در حدود ۴ میلیارد سال پیش است. مکان‌هایی در مریخ وجود دارد که ممکن است در گذشته از حیات برخوردار بوده باشند، یا همین الان هم ممکن است در برخی نواحی جهان حیات به‌نحوی آغاز شده یا در حال شکوفایی باشد. شرایط محیطی در زمین اولیه بسیار خشن بوده و برخوردهای پی در پی شهاب‌سنگ‌ها و دنباله‌دارها، فوران‌های عظیم آتشفشانی و تغییرات شدید دمایی امری کاملا عادی بوده است.

به این‌ترتیب اشکال اولیه حیات ممکن است به نحوی از این‌وضعیت سخت جان سالم به در برده باشند. این‌مناطق معمولا در محیط‌هایی هستند که در حال حاضر آن‌ها را تحت نظر داریم: نواحی زمین‌گرمایی در زیر زمین یا سطح آن، اعماق دریا، در شوری و اسیدیته بالا و پایین، در یخ، یا مکان‌های خشک و بی‌آب. بنابراین موجودات زنده برای ادامه حیات در این‌محیط‌های خشن به پروتئین‌ها و آنزیم‌های قوی نیاز داشته‌اند تا از آن‌ها مقابل این‌شرایط محافظت کند.

اولین‌ گمانه‌زنی‌ها در مورد چگونگی شروع حیات روی زمین در کتابی روسی از الکساندر اُپارین در سال ۱۹۲۴ و پس از آن، در مقاله‌ کوتاهی از جان هالدان در سال ۱۹۲۹ منتشر شد. هر دو اثر به این‌نتیجه می‌رسیدند که سرآغاز حیات را می‌توان در چارچوب علم شیمی درک کرد و این‌دیدگاه از آن‌زمان تا امروز، هدایتگر تحقیقات در این‌زمینه بوده است. با این‌حال، رشته جدیدی به نام اخترزیست‌شناسی، چشم‌انداز انسان را به فراتر از زمین و زیست‌کره آن گسترش داد. اخترزیست‌شناسی بر دانش روزافزون در مورد چگونگی شکل‌گیری سیارات، ستارگان، کهکشان‌ها و حتی جهان متکی است. دانشمندان امروز می‌دانند زمین چگونه به سیاره‌ای قابل سکونت تبدیل شد و چرا حیات احتمالا در سراسر کهکشان راه شیری با ۱۵۰ میلیارد ستاره و سیاره‌هایش، که مطمئنا برخی از آن‌ها قابل سکونت هستند، گسترش یافته است.

دیوید ویلسون دیمر نویسنده کتاب «سرآغاز حیات» متولد ۱۹۳۹ در آمریکا، بیولوژیست و پژوهشگری است که به‌عنوان استاد مهندسی زیست‌مولکولی در دانشگاه کالیفرنیا تدریس کرده است. بررسی ترکیبات آلی در شهاب سنگ مورچیسون و ریاست انجمن بین‌المللی مطالعه منشاء حیات ازجمله موارد موجود در کارنامه تحقیقاتی او هستند.

کتاب پیش‌رو ۳ فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «چگونه اجزای یک سیاره قابل سکونت را سرهم‌بندی کنیم»، «از غیر زنده تا تقریبا زنده» و «آنچه هنوز کشف نکرده‌ایم».

فصل اول کتاب از این‌عناوین تشکیل شده است: «عناصر حیات روی زمین میلیاردها سال قدمت دارند»، «اتم‌هایی سنگین‌تر از هیدروژن در ستارگان تولید می‌شوند»، «همه اشکال حیات از شش عنصر زیست‌زا تشکیل می‌شوند»، «غبار بین‌ستاره‌ای بذرهای اتمی و مولکولی حیات را برای منظومه شمسی فراهم کرد»، «ابرهای مولکولی زادگاه ستارگان و سیارات‌اند»، «منظومه شمسی از دیسکی از غبار و گاز که به دور خورشید می‌چرخید ساخته شد»، «عناصر رادیواکتیو هسته زمین را به حالت مذاب نگه می‌دارند»، «واپاشی رادیواکتیو سن زمین را به ما می‌گوید»، «حیات نمی‌توانست آغاز شود تا زمانی که اقیانوس به وجود آمد» و «سیارات کوچک و دنباله‌دارها آب موجود در زمین را تامین کردند».

«طرح‌های مختلف برای چگونگی آغاز حیات روی زمین»، «تمام اشکال حیات از نوع سلولی است و احتمالا نخستین اشکال حیات نیز همین‌طور بوده است»، «حیات به آب مایع نیاز دارد»، «حیات احتمالا در آب‌های شیرین جزایر آتشفشانی آغاز شد»، «حیات به مونومرها نیاز دارد»، «حیات از پلیمرها تشکیل شده است»، «ترکیبات آلی برای پشتیانی از سرآغاز حیات در دسترس بودند»، «ترکیبات آلی برای واکنش دادن باید تغلیظ شوند»، «انرژی و آغاز حیات»، «خودگردهمایی و گنجانده‌شدن [ترکیبات درون محفظه‌های غشایی]»، «اولین گام‌ها به سوی حیات بوده است»، «سرآغاز حیات به یک منبع انرژی نیاز داشت»، «کاتالیزورها برای حیات اولیه و همچنین تمام اشکال حیات امروزی ضروری بوده و هستند»، «شرایط چرخه‌ای برای شروع حیات ضروری بود»، «برخی از واکنش‌های شیمیایی پیچیدگی مولکولی را افزایش می‌دهند، برخی دیگر مولکول‌های پیچیده را تجزیه می‌کنند»، «حیات به چرخه‌های انتقال اطلاعات بین اسیدهای نوکلئیک و پروتئین‌ها بستگی دارد» و «قدیمی‌ترین شاهد فسیلی شناخته‌شده از حیات حدود ۳/۵ میلیارد سال قدمت دارد» هم عناوینی هستند که در فصل دوم کتاب با آن‌ها روبرو می‌شویم.

در سومین‌فصل هم مخاطب با این‌عناوین روبرو می‌شود: «آیا جهان RNA واقعی است یا فقط حدس و گمان است؟»، «سوخت‌وساز چیست و چگونه آغاز شد؟»، «اولین کاتالیزورها چه بودند؟»، «حلقه‌های بازخوردی تنظیمی چگونه شروع به کار کردند؟»، «حیات چگونه هموکایرال شد؟»، «فتوسنتز چیست و چگونه شروع شد؟»، «اولین ریبوزوم چه بود؟»، «کد ژنتیکی چگونه پدیدار شد؟»، «ویروس‌ها از کجا آمده‌اند؟»، «چگونه سیستم‌های پلیمری گنجانده‌شده در غشا شروع به تکامل کردند؟»، «پروژنوت و LUCA (آخرین جد مشترک جهانی) چیست؟»، «چگونه حیات پروکاریوتی به حیات یوکاریوتی تبدیل شد؟»، «آیا درخت حیات وجود دارد؟»، «آیا می‌توانیم حیات را در آزمایشگاه تولید کنیم؟»، «آیا حیات امروزی می‌تواند دوباره روی زمین آغاز شود؟»، «آیا شرایط سیارات دیگر می‌تواند امکان شروع حیات را فراهم کند؟» و «آیا روزی خواهیم فهمید که حیات چگونه آغاز شده است؟»

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

برخی از واکنش‌های شیمیایی پیچیدگی مولکولی را افزایش می‌دهند، برخی دیگر مولکول‌هایی پیچیده را تجزیه می‌کنند. این ضرب‌المثل قدیمی را همه شنیده‌اند که فواره چون بلند شود سرنگون گردد. بیایید لحظه‌ای در مورد آن بیندیشیم. پرتاب یک توپ بیسبال به هوا انرژی می‌گیرد، زیرا در مقابل نیروی گرانش مقاومت می‌کند. این انرژی در توپ ذخیره و با سقوط توپ به زمین انرژی آن آزاد می‌شود. به همین ترتیب برای پلیمریزاسیون نیز به انرژی احتیاج داریم، به طوری که مولکول‌های آب را از بین مونومرها خارج کند تا پیوندهای شیمیایی برقرار شوند. هنگامی که منبعی از انرژی وجود ندارد، آب موجود شکستن پیوندها در فرایندی خودبه‌خودی به نام هیدرولیز یا آبکافت می‌شود تا انرژی ذخیره‌شده را آزاد کند. هم تولید پولیمرها و هم تجزیه آبکافتی برای حیات ضروری‌اند. مثلا، مواد غذایی سرشار از پلیمرهایی مانند نشاسته و پروتئین هستند. تنها راه به دست آوردن انرژی از غذا شکستن پلیمرها به مونومرهای آن‌ها _ یعنی گلوکز و اسیدهای آمینه _ است. آبکافتی که در طول هضم اتفاق می‌افتد توسط آنزیم‌ها کاتالیز می‌شود، مانند آمیلاز و مالتاز که نشاسته را به گلوکز تجزیه می‌کنند و پروتئازهایی که پروتئین‌ها را به اسیدهای آمینه تجزیه می‌کنند.

پیش‌تر توضیح دادیم که چگونه یک‌منبع ساده انرژی باعث می‌شود مونومرهایی مانند اسیدهای آمینه و نوکلئوتیدها از طریق پیوندهای شیمیایی به پلیمرهایی متصل شوند که برای شروع حیات ضروری‌اند. با این‌حال، همین‌شرایط اجازه می‌داد تا انواع فرایندهای رو به پایین نیز رخ دهد. اگر پلیمرها تولید شوند، به‌ناچار تجزیه هم می‌شوند. پس بدون شک راهی وجود داشته که آن‌ها به اندازه کافی دوام آورده‌اند تا حیات آغاز گردد.

این‌کتاب با ۱۶۸ صفحه مصور، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...