کتاب «لذت دانشورزى» (The joy of science) هشت درس كوتاه درباره شفاف كردن، توانمند كردن و لذت انديشيدن و زندگى دانشورزانه را ارائه مى‌دهد. در اين راهنماى مختصر براى يك زندگى عقلانى‌تر، فيزيكدان مشهور جيم الخليلى خوانندگان را دعوت مى‌كند تا مانند دانشورزان با جهان درگير شوند.

لذت دانشورزى» (The joy of science)  جيم الخليلى [Jim Al-Khalili]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «لذت دانشورزى» تالیف جيم الخليلى [Jim Al-Khalili] با ترجمه محمدرضا توکلى صابرى از سوی نشر علم به چاپ رسیده است.

جهان امروز غيرقابل پيش‌بينى و پر از تضاد است و عبور از ميان پيچيدگى‌هاى آن و اخذ بهترين تصميم‌ها کار آسانى نيست. روش دانشورزانه (scientific method) در جستجوى انسان براى دريافتن چيزها آن طور که واقعا هست، به خوبى به او خدمت کرده و استفاده از روش دانشورزانه اصلى اساسى است که مى‌تواند به ما کمک کند تا در اين جهان نوين با اعتماد بيشترى حرکت کنيم. با بحث در مورد ماهيت واقعيت و عدم قطعيت، نقشق شک، فايده و زيان ساده‌سازى، ارزش دورى از سوء‌گيرى، اهميت انديشه مبتنى بر مدرک، الخليلى نشان مى‌دهد که چگونه انديشه‌هاى قدرتمند در قلب روش دانشورزانه به طور ژرفى به زمان پيچيده‌اى که در آن زندگى مى‌کنيم و گزينش‌هاى دشوارى را که انتخاب مى‌کنيم مربوط است.

با خواندن اين کتاب لذت دانشورى را کشف مى‌کنيد. به شما قدرت مى‌بخشد تا با عينيت بيشترى فکر کنيد، از ميان غبار عقايد از پيش داشته تان نگاه کنيد و زندگى کاملى را در پيش گيريد.

جيم الخليلى مى‌گويد: اين کتاب من يک راهنماى مختصر و چند منظوره براى انديشيدن و زندگى کردن به شيوه‌اى کمى بيشتر دانشورزانه فراهم کرده‌ام. پيش از خواندن ممکن است لحطه‌اى مکث کنيد و اين را از خود بپرسيد: آيا مى‌خواهم در مورد جهان آنچنان که هست چيزى بدانم؟ آيا مى‌خواهم بر پايه آن معرفت تصميم بگيرم؟ آيا مى‌خواهم ترس از ناشناخته‌ها را با احساسى از اميد، امکان، و حتى هيجان کاهش دهم؟ اگر وسوسه مى‌شويد که به هريک از پرسش‌هاى بالا «بلى» بگوييد و حتى اگر (و به جرائت مى‌گويم، به ويژه اگر) هنوز نمى‌دانيد که در باره آنها چه احساسى داريد، پس ممکن است اين کتاب بتواند به شما کمک کند.

دانيل آلتمان، استاد ايمپريال کالج لندن گفته است: «اين يک کتاب کوچک زيبا، روشن، و قابل خواندن است با چيزهاى بسيارى در مورد اين‌که چگونه و چرا ما به دانشورزى مى‌پردازيم. من خواندن اين کتاب را به هرکسى که در اين دوران آشفته مى‌خواهد اهميت و ارزش پيگيرى دانشورزانه را بفهمد توصيه مى‌کنم.»

کتاب ديگر جيم الخليلى با عنوان «جهان از منظر فيزيک» از سوی همين مترجم منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...